منو که خیلییی اذیت کردن از کتک زدن فحاشی تحقیر کردن مقایسه کردن ..حتی نمی‌ذارن لباسمو خودم انتخاب کنم نزدیک ۲۰ سالمه .. نمیگم ناراحت نمیشم ولی چرا هیچ خاطره خوبی ندارم ک دلم تنگ شه،
بدون اغراق میگم ک من ضعیفم طاقت نمیارم همیشه تنها خواسته ک از خدا دارم اینه من زودتر بمیرم
بابام ک هیچی ولی مامانم خدایی نکرده چیزیش یشه منم بعدش میمیرم
برای من ۵۰ روزه مامانم فوت کرده ، همه چیز برام سخت و ترسناکه، حس میکنم پشتم خالی شده
مادرم چیزیش بشه دیوونه میشم میمیرم
پدرم چیزیش بشه ناراحت میشم اما باااش کنار میام
منم وضعم تقریبا همینطوره
ببخشید واقعا دانشجو پزشکی هستید ؟
میتونم چندتا سوال بپرسم؟
سعی می کنم همیشه تو جامعه آبروشونو حفظ کنم و سربلندشون کنم
وای همین کم مونده بود نصفه شبی با این فکر گریه کنم🥲
نگو تو روخدا. بدون اغراق زنده نمیمونم
همیشه دعام اینه اول من بمیرم واقعا نمیتونم حتی فکرشو بکنم حس جنون میده میده بهم اشکم میریزه دست خودم نیست تا یه چیزیشون میشه به مرز دیونگی میرسم به شدت وابسته ام بهشون
پدرم فوت کنه هیچی خیلی عادی لباس تیره میپوشم(مشکی نه) میرم مراسم خاکسپاری و ختمش
توراه هم ایرپاد گوشمه اهنگ مازنی گوش میکنم با ریتم شاد
فقط بخاطر اینکه باعث بوجود اومدنم شده و بقول مادرم هر چی باشه پدره میرم
ولی خدا نکنه یه تار موی فرفری قشنگ مامانم کم بشه، آرزومه پیش مرگش شم و نبینم نبودنشو
عشق اول منه مامانم
اول من بمیرم بعد پدرومادرم
چون بعدخدای نکرده مرگشون منم خودمومیکشم
پدرم بیست ساله فوت کرده خدارحمتش کنه الانم بعضی وقتا گریه میکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز