چه کارایی وقتی یادتون میفته از خودتون متنفر میشین از چیا پشیمونین

نباید به دوستم سه بار فرصت میدادم برای اینکه بتونم ببخشمش کاره احمقانه ای کردم

ازاین که چرا گوه بعضیارو به موقع نکردم تو دهنشون تا الان دوربرندارن واسم

منم وقتی به این فکر میکنم که چقدر به بقیه کمک کردم و بقیه وقتی بهشون نیاز داشتم نبودن ،یا مثلاً چقدر مهربون بودم و تو انتخاب کلماتی که از دهنم در میومد همیشه دقت میکردم که دل بقیه رو نشکنم ولی بقیه همیشه باهام برعکس رفتار میکردن همیشه تو هر شرایطی کنار دوستام بودم و اگر حالشون بد بود خوبشون میکردم و میخندوندمشون ولی وقتی خودم به همه اینا نیاز داشتم هیچکس نبود.....

هنوز همینطوری ام

پیش قدم شدن برای آشتی با این که مقصر من نبودم وقتی یادم میفته میگم چه اشتباهی کردم

دقیقا منم مجرد بودم میرفتم خونه خواهرام یا هر کس دیگه ای انگار کلفت بودم

همیشه من عضو ثابت ظرف شستن بودم

نه مامانم بهم ارزشمند بودن رو یاد داده بود نه خودم بلد بودم😔

دگ متنفر شدم از دوست داشتن😂

وای دقیقا اینکه از یه نفر زیاد تعریف میکنیم و بهش اعتماد به نفس میدی بعد همون بعداً برات چصی میاد

وارد شدن توی رابطه های الکی و پوچ، من چون از کودکی زشت متولد شدم کسی تحویلم نمیگرفت و همه جا مسخرم میکردن دوران نوجوانی ک شد برای خودنمایی دست ب خیلی کارا زدم رفتم تو خط پسر بازی اینا دیگه تهشم خودم نابود شدم 

پشیمونم ازین که به خانوادم بی احترامی کردم. حالا هرچقدر که تو فشار بودم و تقصیر اونا بود که البته همیشه تقصیر اونا نبوده🫠هیچی نمی ارزه به اینکه به کسایی که بزرگت کردن بی احترامی کنی. از این به بعد خودم درست میکنم و سعی میکنم احترام همرو به خصوص بزرگترارو نگه دارم

همیشه ی خدا بچه هاشونو نگه میداشتم انگار من پرستار بچه بودم

ولی مطمئنم هیچ کدوم از کارایی که برا خودشونو و بچه هاشون کردم جبران نمیشه 

چون از نگاه اونا من مجرد بود و بیکار

حتی با عرض معذرت پی پی شو میشستم

من امروز یه اشتباهی در رابطه با شغلم کردم فکر نکنم خودم هیچ وقت بخاطرش ببخشم 

اینکه برای بعضیا خیلی رفتار ساده و خودمونی داشتم اشتباه کردم اشتباه باید از اول خشک برخورد میکردم