خواهرزادم سرماخورده بود خیلی کوچولوعه مامانش گف بیا باهاش تصویری حرف بزن حال نداره ما غذاشو بدیم ی ربع داشتم باهاش حرف میزدم یهو اخمای شوهرم رفت توهم گف قطع کن منم قطع کردم سرم کلی داد زد گف تو ب جهنم تو برام مهم نیستی بچم برام مهمه ک هی گوشی گرفتی داری حرف میزنی بالای ۳ بار گفت تو ب جهنم تو ب درک تو اصلا مهم نیستی میخاستم برم ی گوشه فقط گریه کنم ولی حفظ ظاهر کردم دلمو شکوند