نه منکه متنفرم ازش فقط دوس دارم یکی با ماشین زیرش بگیره فرار کنه آشو لاش بیاد خونه. بهش بگم دیدی خدا تقاص کارتو پس داد. دیدی دل خون شدم رو جواب داد.بعذ برم آب بیارم بریزم تو گلوش پرستاری بکنم زنده زنده به گورش کنم
مدرک و پول ببشتری جمع کن یه تیپا بزن گم شه بره
خدا لعنتش کنه بسپاربخدا
دعا کنید آه نفرینم بگیرتشون من مادری کردم برای زندگیم نفرین بیجا نمیکنم کاملا بجا هست فقط میخام بشینه سرجاش چون خیلی بخودش میباله. یا به لحاظ مالی شکست بخوره یا گردنش بشکنه. خونه نداره دوتا ماشین داره همش به اسم پدرشه
همین سخته خواهر وگرنه کسی نگه داره من تا شب کار میکنم از این ذلت میام بیرون. الان آوردمش بیرون بدون باباش اولین باره میایم اینجوری.. دلمو زدم به دریا با پسرم خوش باشم بلکه اونو محل سگ ندم همینجوری ادامه بدم حال دلم کلی خوب شد ولی بازم ته دلم ناراحتم دیگه. من دوس دارم سه تایی باشیم زندگیم خوب باشه ولی نیس
جدا نشو اینا مریضی تو این جامعه کثیف جدا شدن اشتباه من درکت میکنم حالا خرج میکنه خرج بیرون خبری نیست اطرافیانم دیدم پشیمون شدن تو رو خدا بخاطر بچه ات جدا نو خودتو مشغول کن مشکل تو نمی‌نشست خیانتشپ مریضپه
ممنون عزیزم میدونم چی میگید ولی فکر کنم دیگه آخر راه رسیدیم میگه بریم جدا بشیم منم راضیم یعنی اولش من گفتم ولی خیلی عصبی شده اصلا نمیشه بهش حرف گفت جدایی رو دوس نداره میخاد منو داشته باشه بکاراشم برسه ولی تحملش سخته دیگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز