2777
2789

این مدیر مالی یه شرکت 

منم رشتم حسابداری ، مامانم بهش گفت یسنا رو میتونی با خدا ببری کارآموزی اینم گفت اره چرا که نه 

تازه کلییی هم امید داد که یه حسابدار حرفه ای میشی این حرفا

ولی از اول تا آخر که یک ساعت داشت حرف میزد گفت ببین حقوق نداریا من گفتم باشه کارآموز که حقوق نداره

خلاصه دو روز پیش زنگ زد که بیا رییس شرکت میخواد ببینت منم پا شدم رفتم شرایط کار رو گفت در نهایت حرفاش گفت اتفاقا ما یه کمک حسابدار هم می‌خوایم 

یه ماه کارآموزی بیا بعد بهت حقوق هم میدم

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

باز دیروز زنگ زد که نه اصلا کارت جور نشده 

ببخشید من نمیتونم کاری کنم 

حالا اگه باز خبری شد بهت زنگ میزنم 

انقدررر دیروز دلم گرفت زنگ زدم با دختر داییم حرف زدن و گریه کردن 

دخترداییم هم گفت از من نشنیده بگیر ولی می‌گفته من با این همه سختی به این موقعیت رسیدم چرا یسنا انقدر راحت بره سرکار

اگه نمی‌خواست کاری کنه چرا بهم امید داد 

چرا منو برد شرکت 

من کلی برنامه واسه خودم ریختم 

از دیروز کارم شده اشک ریختن

من آرزوی کار کردن تو چنین شرکتی رو داشتم 

رییس کلی باهام گرم گرفت اتاق کارم رو نشون داد 

بعد این این کارو کرد

بهش گفتم گفت نمیشه اصرار نکن

اشتباه کردی خودت و بابات برو همون شرکته این از حسادتش نمی‌خواد تو بری اونجا 

برو بدون اطلاع دختر داییت 

حتما برو 

بعدم چکار به دختر داییت داری اون معرفی کرده دیگه تمام 

احتمالا بعد از شما یه چیزی به دختر داییت گفته 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز