یکی از دوستای منم تو یقع. لباس شوهرش میکروفن جاساز کرده بود همه چیزو شنید و بعد گذاشت روی میز قاضی، البته طلاق نمیخواست، فقط به اون جن ده میگفت از زندگیم برو بیرون اونم میگفت نمیرم
با وجود اینکه زن خودش کم سن تر و خیییلی خوشکلتر و خوش قد و هیکلتر از اون زنه بود
حتی دادگاهم کشوند زنه رو، بازم اونا همدیگرو ول نکردن