عزیزم همه اینا رو میدونم ولی سختش اینجاس ک دارم با ی آدمی ادامه میدم ک خیلییییی مشکلات داریم درواقع این مشکلات سیرم کرده دیگه هیچی مزه نداره برام وقتی فکر میکنم تا آخرش همینجوریه زندگیم واقعا حس بدی میگیرم
💔 من دارم دق میکنم
منن خوابم نمیاد
خودمونم از عروسی اومدیم درگیر پاک کردن آرایش اینا بودم
ببین امشب بدتر از همیشه از خودم ناامید شدم
قشنگ حس کردم همه حسام مرده
عروسی دوست همسرم بود اینکه همه غریبه بودن برام سخت بود ولی بقیه خانوما رو میدیدم انقد راحت با همدیگه میرقصیدن یا با همسرانشون میرقصیدن قشنگ لذتشو میبردن اونوقت من انگار کشتیام غرق شده بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز