من و بچه هام و همسرم و داداشم همگی گرسنه بودیم املت پختم نشستیم با ولع سر سفره من به بچه هام لقمه میدادم تو سومین لقمه دیدم داداشم بهم لقمه داد که خودتم گرسنه هستی همسرم حکم بووووووق رو داشت درحالیکه به احساساتی بودن معروفه
بنظرم همش برمیگرده به تربیت و خانواده ای که اون پسر بزرگ شده
وقتی همسرم بیماره مثل پروانه دورش میگردم وقتی من بیمارم حتی به مخیله اش نفوذ نمیکنه حالمو بپرسه و این باعث فاصله میشه رفته رفته
با احساسم باشن کم مردی دیدم زن رو هم ردیف خودش ببینه همینجور که ما گربه و سگ رو دوست داریم ولی هم ردیف ما نیستن حس میکنم مردا هم این احساسو دارن بهمون نیاز دارن دوسمون دارن ولی هیچوقت برابرشون نیستیم انگار ...
احساس که هیچی نازم دارن وقتی مثل یه بچه کوچیک برات بچگونه حرف میزنن دیدنیه ولی پیش بقیه سفتن😂
موافقم اونارو فقط پایین تنه مهربون نیکنا
ربطی به زن و مرد بودن نداره، ادم های دنیا که کلا به دو دسته زن ومرد تقسیم نمیشن!
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز