کلا یه دوهفتس تو خونم از هفته ی قبل یلدا نرفتم بیرون. با یه بچه سه ساله جایی هم ندارم برم داعم خونه. پریودم شدم. شوهرمم یه بی احساس که دریغ از یه بغل بوس گاوه خب نمیفهمه منه خر این دوران حالم بده. صب نمیبینمش میره سر کار. ظهر یه ناهار میخوره میخابه. میره. بعد ظهر میاد از سر کار سریع لباس میپوشه میره سر کار دومش. ساعت ده ده ونیم میاد امشب یازدهم اومده. بعد امروز تولدمه. هیچ زوقی شوقی ندارم کنار. شوهر صبح یه پیام تبریک فرستاده با یه استوری. گفت باشه فردا میریم بیرون برات انگشر فیروزه میخرمم منم میگم الان حالم خوب نیس حوصله ندارم برو به کارت برس امروز که اومده بود خونه یه بیست دقه نشست بعد رفت. من معذب بودم دوس داشتم زودتر بره به شوخی گفتم بهش. وقتی خونس هصبی میشم به بچه پرخاش میکنم وقتی نیس. ارومم. میخاستم یه تایپک بزنم که تو زود تر زدیی. دلم پره گریه میخاد
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.