عزیزم بذار یه خاطره برات بگم.
چندسال پیش، منم همین بودم. دوسال دوییدم دنبال یکی که هر چند ماه یبار از سر ترس بهش پیام میدادم که منو یادش نره! تو اون دو سال هرشب گریه میکردم. میگفتم دوس داره با من باشه ولی نمیتونه و... اونم به هیچ جاش نبود من چه حالیم. آخرش خیلی سعی کردم بکشونمش سمتم. یه قرار گذاشتیم. اونجا یکم دلم گرم شد. هیچ اتفاق یا حرف خاصیم رد و بدل نشد. شبش پیام داد فردام بیا ببینمت. فردا شد... دیدم پیچوند! و منم همونجا فهمیدم خر تر از من کسی نبود. دنبالش نرو. بذار اگه طالبه خودش بیاد اگه طالب نیست بره گمشه