2777
2789
عنوان

امشب دلم شکست 😞😞

48 بازدید | 2 پست

دو سال پیش سر ی ماجرایی من و همسرم تا مرز جدایی رفتیم ولی خب با ی سری اتفاقا ک افتاد و التماس های زیادددددد شوهرم و اینکه خودم هم صد درصد مطمین نبودم از این تصمیم ،،، برگشتم ... 

ولی این وسط مخالفت پدر و برادرم رو داشتم و گفتن برگردی دیگه ما رو خط بزن ..‌‌‌‌‌‌‌منم واقعا نمیتونستم زندگیمو خراب کنم صرفا بخاطر اینکه اونا خوششون بیاد 

خلاصه برگشتم و بعد از ۲ سال ارتباط نداشتن ، خودم پا پیش گذاشتم و تنهایی رفتم خونه شون ..

پدرم استقبال کرد ،،ولی برادرم ( مجرده ، شیش سال هم کوچیکتر از من )) وقتی شب از سر کار برگشت در رو ک باز کرد منو دید ( من سرم پایین بود داشتم با گوشی کار میکردم ) ،، مستقیم سرش رو پایین انداخت و ب حالت بی محلی فقط رفت کاپشنش رو برداشت از تاق و رفت بیرون از خونه...

یعنی در واقع در اعتراض به حضور من ،از خونه زد بیرون 

خیلییی دلم شکست ولی خودمو کنترل کردم و بعد شام ،، خدافظی کردم و علی رغم اصرار های مامانم ، اومدم خونه خودم .‌‌...  گفتم  آخه وجدانم راضی نمیشه من اونجا بمونم بعد این خسته و گشنه تو خیابونا بچرخه چون من اونجام 


نیاز داشتم باهاتون درد و دل کنم 😞😓😞😓😞😓😓


بوی نم بارون ☔ شنیدن صدای بارون 🌧️رعد و برق ⛈️

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792