اینکه دید شهرشون برام سخته اومد شهر من برا زندگی❤️
به خاطر يه مشكل و اشتباه ، قانونى برام دردسر درست شد
وقتى خودش روبه اب و آتيش زد و بيشتر از خودم استرس و ترس داشت كه پام به دادگاه و زندان باز نشه
و هركارى از دستش ساخته بود انجام داد تا مشكلم حل شد خيلى خيلى زياد اذيت شد 🥺❤️😘
جاهایی که حرف دلمو واسه اینکه ناراحت نشه نمیزدم ولی اون حالمو میفهمید و اوضاع رو به مراد من پیش میبرد
اقا من دیشب این سوالو از همسرم پرسیدم. بچم میگه دیروز که برام جوراب پشمی خریده بودی.
صبحش گفت پام یخ کرده منم عصر واسش جوراب پشمی خریدم.
چقدر مردا ساده تر از ما فکر میکنن. اونوقت من کارهای خیلی خفن تو ذهنم میاد
چکاب دادم یکی از آزمایشای هورمونی مقدارش خیلی زیاد بود
دکتر گفت چون تو دوران پریودی ندادی احتمالا اشتباه شده و مجدد نوشت
بااینکه آزمایش مهمی هم نبود و چند روزم بود رابطم با شوهرم شکرآب بود موقع برگشت تو ماشین یهو زد زیر گریه ..
بعد از ۸ سال اولین بار گریه‌شو دیدم میگفت من بدون تو چیکارکنم 😐😐😐 گفتم عزیزم هنوز هیچی نشده منو کُشتی 😂
دلم شوهر میخااااد
هیچ جا همیشه بهم ثابت کرد که دوسم نداره ولی دوست داشت باور کنم دوسم داره این خانواده هیچکسو جز خودشون دوست ندارن😞
وقتی اززایمان طبیعی میترسیدم وتوشهر خودمون نامه سزارین نمیدادن میگف همه شهرا میبرمت تا سزارین کنی استرس نداشته باش
ندالم که 😶
بزا هروقت داشتم میام میگم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز