2777
2789
وقتی که با جاریم بحثم شد و یه ماه بعدش رفتیم خونه ی پدرشوهرم،خواهرشوهرم گفت حق ندارین داداشامو ازهم ...

هیچوقت از اینکه شوهراتون به خانواده شون بی احترامی کنن خوشحال نشید

تذکر محترمانه قضیه اش فرق داره ولی همسرت خیلی تند رفته

یه لحظه فکر کن برادرت پیش بقیه اینطوری بهت بگه 

گروه قرمز❤️ وزن 

وقتی از مشکلات روحیم گفتم بهش گفتم که تنها بزرگ کردن بچه ها چقدر اذیتم می‌کنه و شرایط و سخت تر می‌کنه واسم گریه کرد یعنی بببین هق هق میزد که چرا زودتر نگفتی من زودتر بیام از سرکار کمکت چون خیلی آدمی هستم که حفظ ظاهر می‌کنه یعنی اگه از صبح تا شب دهنم آسفالت شده باشه واسه کارکردن و بچه داری شب مرتب و حموم رفته ام اصلا کسی شک نمیکنه که چقدر خستم

با لبات فاتحه هر غمی رو میخونم من به آرامش وحشی چشمات مدیونم....یه پناهنده ترسیده تنهام اما پشت مرز تن تو تا به ابد میمونم...

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

وقتی نامزد بودیم ساعت ۳شب داشتیم باهم چت میکردیم هوا هم برفی بود یهویی گفتم دلم شکلات تلخ میخاد بعد شوهرم پیام داد ی لحظه ی رب بعد گف برو در خونتونو  باز کن دیدیم کلی شکلات خریده گذاشته جلو درمون رفته

این حرکتش خیلی به دلم نشست چون هوا خیلی سرد بود بخاطر من تو هوا اومده بود بیرون

هیچوقت اون اندازه که دلم میخواست دوسم نداشت ..‌.نمیگم دوسم نداره ،داره اما اولویتش نیستم ...

  برای من هیچکس دوبار عزیزنمیشه ...هرچی بودهمون بار اول بود  غم که ازحدبگذرد دل حس پیری میکند،سن هرکس راغمش اندازه گیری میکند.برای توهمین کافیست که طرزنگاه کردنم به تودیگرمثل سابق نمیشود.... 

زایمان سختی داشتم پارسال رحمم حین سزارین خونریزی کرد عملم سه ساعت طول کشید بعد از ریکاوری ک داشتن میبردنم ای سی یو دیدم اینقد گریه کرده چشمام عین کاسه خون شده موقع جا بجا کردنم روتخت از درد اشک میریختم دادم دراومد دیدم اونم داره گریه میکنه☹️ خیلی بد بود اما فکرنمیکردم اینقد گریه کرده باشه حتی مامانمم بعدا داشت برا بقیه تعریف میکرد میگفت همینطور پشت دراتاق عمل راه میرفت گریه میکرد

اونجا که بعد از دعوا یا بحثی که حق هم با من نبوده و تو عصبانیت یا حتی حرف بدی هم زده باشه یا من زده باشم برای آشتی اذیت نمیکنه منطقی برخورد می‌کنه .ی وقتا بخوام منت کشی هم بکنم ناز نمیکنه بزرگی و عقل داره رابطه را خراب نمیکنه 

ی بار چندسال پیش بحثمون شد خواستم حالشو بگیرم بدون اینکه بهش بگم ازخونه رفتم بیرون اونموقع حامله بودم سه ساعتی برنگشتم ب تک تک دوستام خانوادم همسایه هام زنگ زده بود خواهرم میگفت داشت گریه میکرد میگفت فقط پیداش کنین دارم سکته میکنم 

ی بارم جلو خواهراش گفت هرکی بخواد منواززنم دور کنه زنده مردشو یکی میکنم.

فقط 2 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
امروز ۲شهریور۱۴۰۳ ساعت ۱۶و۳۰دقیقه اولین لگدزدنای نی نیمو فهمیدم الهی قربونش برم دخترنازم نفس مامان  خدایا مسافرکوچولوموسپردم بخودت بسلامت ب مابرسون  

سربارداریم استراحت مطلق بودم رابطه نداشتم اصلا نه ماه ازاونجا ۱۱ماهم بعدزایمانم حس وحال رابطه نداشتم ازرابطه متنفربودم چون شیرمیدادم میگفتن طبیعیه نه خیانتی کرد نه چیزی همیشه هم میگفت عیب نداره درست میشه الانم زایمان کردم ودوباره همونم بازدرک میکنه حالمو،بعد هروقت ازش دوربشیم خیلی دلش تنگ میشه جوری که دم به دقیقه پیام میده زنگ میزنه قربون صدقه میره 

دلم هوای حرم دارد....سلام آقا...
چندجایبار وسط دعوا که خیلی خیلی عصبی بود یهو صورتمو بین دستاش گرفت اشکامو چشاموپیشونیمولباموبوسید گف ...

هم بغض کردم هم ذوق 

عشقتون پایدار باشه 

از چشم بد دور باشین عزیزم

اگر بیاد دوباره خاستگاری هم برنمیگردم جانم تموم شده برام ینی مدل زندگیم و همه جی تغییر کرده مگر اینک ...

من متوجه نشدم گلم

عاشقانه دوستداشت برات همه چی فراهم کرد

تو مریضیش پیشش بودی عاشقانه ازش نگهداری کردی

بعد یهو دلتو زد ططلاق گرفتی؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792