2777
2789

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

یک سال اول زندگیمون حتی یخچال و اجاق گاز وو ...هم نداشتیم ولی من کوچکترین اعتراضی نکردم اونجا دوس داشتنمو بهش ثابت کردم کرونا اومد از خیر عروسی گذشتم ولی اون به من ثابت نکرده پیش خونواده ش پرحرفه.میگه و میخنده ولی پیش من که میاد فقط سرش تو گوشیه و من به زور باهاش حرف میزنم .واقعا نمیدونم 

من گریم گرفت نمیخوام حسودی کنما ولی دلم سوختنرسیدم به عشقم کسی که دوستش دارم دوستم نداره من فقط یه آ ...

عشق یکطرفه داغونت میکنه

بهتر که. نرسیدی

دلت میخواست بری توی زندگی که از دل و جون واست همسرت مایه بگذاری و بعد طرف مقابلت فقط از روی حس ترحم یا نهایتا وظیفه بهت توجه کنه؟

دلت میخواست تمام. شبهایی که میری سمت بغلش یه جوری باشه که انگار این نیاز فقط از سمت شماست؟

دلت میخواست تمام دغدغه ات خوشحال کردنش باشه اما اون حواسش بهت نباشه؟

دلت میخواست تمام عمر خودت را با دخترهای زیبا مقایسه کنی و حس ناکافی بودن داشته باشی؟

میتونستی توی مهمونی ها... عروسی ها... حس کنی حواس همسرت بهت نیست؟


بهتر که نرسیدی

از ته قلبم برات عشق دو طرفه آرزو میکنم

زمان که داشتیم آشنا می‌شدیم برا ازدواج گفتن شاید من بچه دار نشدم الان ۱۳ساله یک بار هم حرف بچه نزده

همیشه کنارم بود روزایی که درس میخوندم و خونه نامرتب بود روزایی که غذا نبود روزایی که خسته بودم و هی تلاش میکردم و نمیشد هوامو داشت همیشه پشتم بوده

ولی منم بودم کنارش روزایی که هیچ پولی نداشتیم اوایل زندگی بود من دانشجو بودم همسرمم ۹ماه بیکار بود حلقه ازدواج مو فروختیم شهریه دانشگاهم 

خداروشکر که گذشتیم از اون روزا

یه بار تلفنی بحثمون شد ،،گفتم من میرم جایی که دستت بهم‌نرسه ،از محل کارش تا خونه حدودا ۱۵ دقیقه راهه اونم با ماشین بدون ترافیک ،، تا من لباس پوشیدم و رفتم پایین ساختمون دیدم جلوی دره

انگار پرواز کرده بود ،، یه حالی بود که دلم براش سوخت التماس می‌کرد بیا بریم بالا حرف بزنیم بعدش هر جا خواستی بری خودم میبرمت 

ولی پارسال که تو تصادف پاش شکست به گفته خودش اون موقع فهمیده که خیلی برای من عزیزه و دوسش دارم 

امیدوارم همه آدم دوست داشتن تو عمل رو تجربه کنن 

اینکه هرچی دوست داشته باشم برام می‌خره 

اینکه می‌دونه دوست دارم حسابم پر پول باشه 

اینکه موقع که اشتباه می‌کنه صد بار معذرت خواهی میکنه و جبران می‌کنه 

اینکه طاقت گریه منو نداره 

اینکه مناسب هام طلا میگیره برام 

اینکه هر موقع داشته باشه غیر مناسبت سورپرایز می‌کنه 

اینکه وقتی خواب باشم پتو می‌زاره روم

اینکه همیشه میگه غذا خوردی بیشتر بخور

اینکه صبح چراغ روشن نمیکنه سروصدا نمیکنه من بیدار نشم 

اینکه صبحانه بدون من نمیخوره بیدارم می‌کنه میگه بیا باهم بخوریم 

اینکه بخاطر من تلاش می‌کنه برای آینده مون حتی اضافه تر تایم کاریش 

اینکه گفت قشنگ ترین زن دنیا هستی برام 


امشب بحثمون شد سر بچه😆😆😆

صد بار معذرت خواست 

شام مهمون کرد

بازم پیام دادمش کارت بد بود

دوباره نوشت شرمنده 

الان خوبی هاش نوشتم 

دلم براش سوخت 

شوهر منم دائم می گفت طلاقت میدم یا زن دوم می گیرم منم همیشه سردرگم بودم حتی ۴ سال اول دفترچه بیمه نگ ...

دقیقا منم همینم تموم حرفاتون رو با پوست و گوشتم لمس کردم میدونم هبچکی رو نداره حتی مادر دلسوزی هم نداره ولی کاری باهاش کردن که دیوونه اش کردن و الان هم سمتش نمیان من بیشتر از خودش ازاون پدر و مادر که باعث شدن این به ابن وضع بیفته ناراحتم من نمیگذرم خدا هم ازشون نگذره خیلی وقتا دلم برا شوهرم میسوزه انقد که اسیب دیده به خودم میگم فکر کن داری با یه جانباز اعصاب و روان زندگی میکنی ولی وقتی میبینم مادرش اصلا احوالی ازش نمیگیره دلم میشکنه میگم چرا من و بچه هام باید بسوزیم ولی اون مادر که هم وظیفشه و هم مسبب این وضعش اصلا سمتش نمیاد واین دیوونم میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792