دارم جدامیشم مادرم غرمیزنه ی لقمه نون شوهرت بهت میداد نازداشتی جدابشی! بازمیگه حیف اون همه حمایت وکمک که بهتون کردم وزندگیت خراب شد؛ ۵روزه وسایلم اوردم خونش گفت شوهرت نفقتو نمیده بیاسرسفرم فعلا تا کارپیداکنی بعد دیدم رفتارش عوض شد غرمیزد گفت ناخلفی!شوهرت گشنه فرستادت سرسفرم منم دلم شکست گفتم نمیخام دیگه برگردم ولی دیگه سرسفره تو هم نمیشینم نون خشک بخورم بهتره بعد خونش توالتش مشترکه برای دو واحد من واحد جدا میشینم غرررر میزنه تو میای پایین از توالت اینجااستفاده میکنی مزاحمی امشب کلی غذا داشت گفت برو ساندویچ بخر برا خودت
حیف اسم مادر ! الانم کلی خوراکی برام خریده بامنت وغر میخام پس بدم بخودش.
خدا کسیو از باطن بی کس نکنه
هرچی میبینیم تظاهره واقعا
خدا هدایتش کنه واقعا ناراحت کننده ست
برو سرکار خونت عوض کن
یا برو تو یه خونه شبانه روزی پزستاری قبول کن تا سرسامون بگیری
تواز یه زندگی پر تنش اومدی بیرون دوباره بری تو یه زندگی پرتنش ترو بدتر؟ رهاشون کن
بچه داری؟
اگه نداری مستقل شو
این دیگه چه جور مادریه چقدر خسیس و بدبخت و بی لول
بنظرم جدا شو برو مستقل زندگی کار کن و برا خودت خرج کن و زندگیتو بساز بجای زندگی با همچین ادمی
این کثافت منم همینه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز