ازدواج دوممه این آقاخواستگاردوران مجردیم هم بودتاشنیدطلاق گرفتم اومدخواستگاریم ادمه خوبی بودوخدابیش خانواده خوبی هم داره
دیشب سره موضوع بیرون بودنش وزنگ زدن های مکررمن دعوامون شد وفحش های خیلی زشتی به من داد
خیلی دوستم داشت وبه قول خودش هنوزم داره ولی از دیشب دارم دق میکنم تک تک حرفاش تومغزم داره راه میره
توروقرآن نگین طلاق بگیر که به هیچ عنوان نمیتونم به هیچ عنوان
نگین که چرادقت نکردم توانتخابم فقط بگین الان چجوری رفتارکنم
صبحم اومد منوبرد کلاس ومنو اوردخونمون
انگارهیجی نشده دستش وگچ گرفته بودچون زده بودتوشیشه ماشین
پیاماشو عکسشو بفرست
خیلی سرسنگین باش و بترسونش
نبخشش اصلا
بهش گیر نده
وقتیم اشتی کردید اصلا جوری رفتار نکن ک کاراش مهمه واست
زنگ های مکرر یعنی چند تا؟؟خیلی گیر دادی بهش ؟؟
من باشم یه مدت کامل قهر میکنم تا ب چیز خوردن بیافته
رو مخش راه نرو...........یمدت اصلا بش زنگ نزن
عزیزم عصبانی بوده ناراحتی تو توی خوشحال بگو فقط سریش هیچ مردی نشو آخرش تباهی
با این اوصاف راهی نمیمونه جز اینکه کاری نکن عصب بشه فحش بده
اون آدم حق داره بیرون باشه. تایم خودشو داشته باشه
چرا مکرر زنگ میزنی
من خودم دوس پسرم مدام زنگ میزنم گوشی میزارم روی پرواز
اگه خودت هر حرف و تهمتی زدی ازش عذرخواهی کن به سهم خودت و دیگه تکرار نکن سنجیده تر رفتار کن مردا همینن حتی اگه عاشق دیوانه وار هم باشن وقتی از کوره در برن فحش میدن...بهتره مشاوره زوجی هم بری
این اقاپرخاشگر وعصبی هس،بایدبره مشاوره که مطمئنم نمیره
چرا گیر میدی وقتی هنوز عقدی..تو که خونه خودت هنوز نرفتی بگی تنهام و...!
اینو میگم یادت بمونه خیلی جاها آدم خودش باید حرمت خودشو نگه داره
