اومدم باهاش اروم حرف بزنم گفتم یا میگی این اکانتای دختر توروبیکات که هرشب میان و یه هو غیبشون میزنه و پاک میشه کین یا دیگه مهم نیستی برام که چیکار میکنی و کجا رفتی واومدی .
دیونه شد ......
گفت کافر همه رو به کیش خود پندارد معلوم نیس داری چیکاری چیکار میکنی که هرشب من خسته و کوفته از سرکار میام میای گیر میدی به من
منم سفت رفتم تو نخت ببینم داری چیکار میکنی
گفتم این الان چیه داری به من میگی؟؟؟؟؟
گوشیو پرت کردم جلوش گفتم برو تو نخ ،گفت ها دیدی چقدر زور داره به ادم تهمت زدن.
بعدم گفت روانی و توهمی برو یه فکری به حال اعصابت بکن.
منم گفتم خوبه خودت با چشا خودت دیدی بعد به من میگی توهمی؟روانی؟
گفت من هیچ کاری نکردم.
برو میخوای طلاق بگیری مهریه بزاری هرکار میخوای بکن .
منم گفتم حالا روانی و توهمی بودن توروهم میبینیم بعدم منم میام میگم نمیدونم اینا کین برو هر کار خواسی بکن.
بعدم گفت دیگه تحملتو ندارم از خونه زد بیرون.
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭