واقعأ خسته شدم ازش خانوادم وضع مالیشون از ما بهتره هرروز یا دارن ماشبن عوض میکنن یا نمیدونم خونه میخرن شوهر احمق من هرچی درمیاره میریره تو حلق خانوادش امروز خواهرش زنگ زد ازش پول گرفت گفتم چطور داری برای خواهرت پول برنی اونوقت ب من گفتی هدیه زایمان ندارم بهت بدم ی النگو فقط خاستم پولی هم ک پس انداز کردم دادی ب خواهرت فلانی باید تویوتا کمری سوار شه من همچنان این ماشینمون باشه چون من ۱۵۰تومن پول داشتم مخفیانه شوهرم نمیدونه گفتم بیا اینو بگیر بذار رو پول ماشین ماشینمونو عوض کنیم بعدأ پس میدیم ب خواهرم خواهرم گفته هروقت داشتید بدید قبول نکرد چون زورش میاد بخاد پولشو پس بده مامانشم علنأ گفت ماشین میخایید چیکار همین ک دارید خوبه خانوادم مدام بهم سرکوفت میزنن ای خونت کوچیکه مستأجرید شغل شوهرت عین سگ میمونه دلم میخاد باهاشون قطع رابطه کنم خانواده شوهرم مدام ازمون میکنن خیلی دلم شکسته
ببخشید ولی شوهرت عقل نداره
شوهرت چقدر سادست ک نمیفهمه خانوادش دارن تیغش میزنن
ای کاش با ضعیفتر از خانوادت وصلت نمیکردی
من میفهمم چی میگی
سطح فامیلای پدریم بالاتر از مادریمه
میدونم چقدر سخته این تفاوت ها
آخ امان از این مردهای قوم پرست!
جسارتأ خودت جنم نداری وگرنه همشون قورت میدادی
غرور شو نشکن
اون وقت سروسامون دادن یه مرد خورد شده وظیفه خودت میشه
فک میکنی زن مقایسه گری که فقط غر میزنه چه جذابیتی داره که آدم یه انگیزه ای برای بهتر کردن شرایطش داشته باشه؟
چرامیزاری بهشون پول بده دعواراه بنداز خرج بتراش به 💩خوردن بیفته یکم عرضه داشته باشید
اوایل ازدواج خانواده همسرمم همین بودن مادرش شوهرم وبرادرشوهر کوجیکم وای چقد از شوهرم تیغ زدن چقد ازش کولی گرفتن منم ساده بودم متوجه نبودم بعد کم کم فهمیدم ای دل غافل من کحام برادرشوهرن کحاست تا تونستم ازشون دورش کردم الان خودش دلش نمیخواد ریختشونو ببینه میگه چقدر تیغم زدن جقد ساده بودم
اولین بار بود اینجوری باهاش حرف زدم چون واقعأ تو این یک سال غرور منم خیلی شکسته پس غرور من چی؟؟؟خواهر کثافتش ب من میگه کل خرجتو برجتو طلاهاتو بذاری رو هم اندازه نصف خرج منم نمیشه هرکی میرسه بهم ی حرفی میزنه بهم