من ک همسرم ماموریته اومدم خونه بابام. خواهرمم با بچه هاش اومده خونه بابام، دوتا بجه شلوغ و بی ادب داره و دعوا درست کن خبر میبرن میارن دعوا درست میکنن
بابامم ورشکست شده هیچی تو خونه بابام نبوده. رفتم دو سه تا بسته گوشت از خونم اوردم دو میلیونم این چند روزه از جیب خودم تو خونه خرج کردم، همشم دارم کار میکنم خونه تمیز میکنم اون یه لیوان تو این چند روز جابه جا نکرده حتی لباساشون هم من میرم میریزم تو لباسشویی و افتاب میکنم، فقط دستور میده چایی بیارید فلان کن هم من هم مامانم خ خسته شدیم خودش مالی ک نمیتونه خرج خونه بکنه حداقلش کار هم نمیکنه، اون یکی خواهرم اومده خونه بابام پنج شیش تومن خرید کرده اورده ک حالا اجیم هست ی چیزی باشه بخوریم، اینی ک قهر اومده تازه دعوا ک چرا این خرید کرده اورده و دخترشم کلی برای این خواهرم حرف درست کرد هر روز دعوا و تنشه