مامانم خیلییی بیقراری میکنه
برا فوت مادربزرگم ، ۴ ماه از فوتش گذشته
بخدا میفهمم خیلییی سخته من خودمم دلم تنگ میشه گریم میگیره ولی مامانم دیگه بدجوری دلمو اب میکنه
چیکار کنم
رفتم دلداریش بدم باهام دعوا میکنه💔 دلمم شکوند
کاشکی دیروز روز مادر نمیبووددد که مامانم اینجوری هی گریه کنه
بخدا کم آوردم 😭😭 دلم گرف دلم پوسیددد
مامانت یک عدد افسرده هست. ولی خب حداقل دوره سوگ شش ماه هست
عزیزم خدا بهش صبر بده آب بردار روش آیه الکرسی بخون بهش بده آروم بشه
افراط میکنه
سعی کن حواسشو پرت کنی عزیزم فضا خونرو عوض کن ولی الان زوده واسه ایندکارا چون تازه چارماهه تا عادت کنه طول میکشه سعی کن درکش کنی
زمان بده.کم کم عادت می کنه به نبود مادرش
شما باید روی خودت کار کنی عزیزم که اینقدر اهمیت ندی
دیگران رو نمیشه تغییر داد اما اگر این شرایط اذیتت میکنه خودتو تغییر بده، و در مورد مادرتون هم اجازه بده ناراحتیشو بروز بده و سوگواری کنه
خدا رحتمشون کنه
مامانت عزیزم افسرده شده
و اگه دلت شکسته حق داری🤍 ولی لطفا شماهم به ایشون حق بده
کمکش کن تا از افسردگی دربیاد
درسته فوت مادر خیلی سخته اما احتمالا مادرتون مشکلات دیگه ای داشته از نظر روحی به حالت انفجار رسیده با فوت مادرش مثل یه زخم سر باز کرده
اصلا سخت نگیر بهش حق بده چون غم بزرگیه درسته ادم بزرگیه‌ولی اونم مادرش بوده سخته واسش درک همچین قضیه ای تازه چارماهه غمش تازست خوب میشه کاری باهاش نداشته باش سعی کن باحرفات ارومش کنی بگی الان مادرام بود ناراحت میشد از ناراحتی تو...
این راه کار اخلاقی نیست ولی ممکنه جواب بده میتونی بترسونیش
بگو میگن اگه برای یکی از عزیزانت خیلی عزاداری کنی یه عزیز دیگه هم ازت میگیرن
باور کن طبق تحقیقات محلی خودم دیدم که حقیقتم داره
