2777
2789
عنوان

تاحالا از دست خانواده دلتون بشکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 238 بازدید | 56 پست
منم به همین درد دچار شدم ازدواج کردم اما اگر فکر میکنی با ازدواج از شرشون راحت میشی در اشتباهی درسته ...

دقیقا!

خدایا... یعنی می‌شه یه روزی بایستم و رو به آسمون قشنگت فریاد بزنم شکرت؟ شکرت که ناله های دلم رو بی جواب نذاشتی؟ اصلا بی خیال دورت بگردم... بی خیال ناله های قلب کوچیکم.. همین‌طور بی‌دلیل شکرت! شکر وجودت... دوستت دارم خدای مهربون من...

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

💔💔💔همین امشب بابام گفت حیف پولم که کار میکنم تو یابو خر میخوری

نگران نباش بابای منم گفت عین خر فقط بخور 

داشتم شام میخوردم .. خیلی داغونم خیلییی 

بخدا هر موقع عصابش خورده سر من خالی میکنه 

کلا بریدم دیگ 😔

عزیزم جمله ی دومت منو یاد ی داستانی انداخت.اگه برات ممکنه پی دی اف کتاب ۴ اثر از فلورانسو بخون که واسه رها شدن از این شرایط خودتو تو دام بزرگتری نندازی

خواهرزاده قشنگم ،فرشته ی کوچولوی من،بودنت ی هدیه از سمت خداست تا ابد دوست دارم نفس خاله👶🏻🫀

اره بابا

دیگه عادی شده برام

❤️فقط حیدر(ع) امیر المومنین است ❤️آی گــــل محمـــدی کـاش بدونی ، چـــه قشنگـــه جامـه ی حیای تو🧕تــــو دلـــت دریـــایـــی از محبتـــه، دنیـــا خیلـــی کوچیکـــه بــرای تو🤏🌍آی گـــل محمــــدی کــاش بدونی، دنیـــا تشنـــه ی نجابتـــت شــده🌸طعنـــه ها مشتــی حباب روی آب، تـــازه وقــت استقـــامتــت شــده🇮🇷🧕

اره اصن مساله مهمی نبود ماشین مادرم خراب شده بود خواهرم الکی انداخت گردن من درصورتی که خودشم سوار او ...

خیلی حس بدیه درکت میکنم😔

فقط دعا کن من فرار کنم از این زندگی ی نفر پیدا شه فقط برم 

ببین من متاهلم .

فقط بهت بگم الان حس میکنم فقط خودمم و شوهرم و پسرم .

خانواده ام از روزی که ازدواج کردم هر روز برام یه رنگ بودن.

خواهرام واسم هر روز یه رو از خودشون نشونم دادن. هر چی من کاری بهشون ندارم اونها هر روز یه سر تو زندگیم کشیدن و با حسادت و دورویی ناراحتم کردن .

بچه یکیشون اون هفته یکم گلوش درد گرفته بود سه بار زنگ زدم حاله بچه اشو پرسیدم ،من دو روزه از حال بدی جنازه بودم حتی نمیتونستم بشینم یه چیزی بخورم و میدونست خیلی حالم بد شده یه زنگ نزد احوال بپرسه .اونوقت میره پشت سرم بدگویی میکنه و رابطه من و همسرم مسخره میکنه .تو جمع همش تیکه و کنایه میزنه .

ببین اینها شاید بزرگ نباشه ولی چون تکرار میشه و زیاد شده آدمو میرنجونه .این فقط یه موردشه

نگران نباش بابای منم گفت عین خر فقط بخور داشتم شام میخوردم .. خیلی داغونم خیلییی بخدا هر موقع عصابش ...

چقدر سخته 

این دیگه ته حرفش به من بود 

قشنگ فکر کنم بم گفته تو نون خور اضافی خونمی

آخه من دختر ۱۷ ساله کجا برم چیکار کنم😭گناه من چیه

❌درخواست دوستی نمی‌پذیریم ❌🙃
منم به همین درد دچار شدم ازدواج کردم اما اگر فکر میکنی با ازدواج از شرشون راحت میشی در اشتباهی درسته ...

باشهه بازم سر زندگی خودتی 

دیگ استرس اینو نداری بابام نفهمه بابام ب گوشش نرسیده بابامم بابامم بابامممممم....

حالم بهم میخوره دیگ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792