اولین باره دارم دردی که این همه ساله رو با خودم حمل کردمو میگم
نمیخواستم با کاربری خودم بیام که شناسایی بشم
امروز اینقدر از دست مامانم خودمو زدم و وسایلامو زدم به دیوار و جیغ زدم که دارم میمیرم
همه بدنم درد میکنه
بابام به مامانم خیانت کرده خیلی سال پیش ولی از همون سالا مامانم اون تنفری که نسبت به بابام داشت رو سر من خالی میکرد
همیشه بین منو خواهرم تبعيض قائل میشد
همیشه خدا
همیشه کافی بود یه اشتباه کوچیک ازم سر بزنه شروع میکرد وقت اذان به نفرین کردنم
الهی سیاه بخت بشی، سیاه بختیت آرزومه
الهی رفتارت طوق لعنت بشه به گردنت بیفته
نمیدونم چیکار کردم واقعا نمیدونم😭😭😭💔💔💔
دارم با گریه مینویسم توروخدا اگه یکی میخونه بگه چیکار کنم
ادامشو مینویسم الان