دخترم میگه آبروم رفته دیگه مدرسه نمیرم

اگه میتونید ببریدش پیش تراپیست حتما

مدرسه ی تیزهوشان واقعا خوبه و روی آیندش خیلی تاثیر داره به این راحتی مدرسشو عوض نکنید

آره توی تیزهوشان جداس

عنوان تاپیک پس چی میگه؟

تاپیک سرم

کاری که نیست؟

کلاس هفتم انقدر ها هم بچه نیست

نباید همچین دروغی میگفت

الانم بزار با عواقبش رو به رو بشه

معذرت خواهی هم که از همه باید بکنه چکار کرده😐

عیبی نداره . دیگه چیزیه که شده 

منم تیزهوشان بودم . واقعا حالا اینجوری هم نیست که انقدر سطح همه مامان و باباها بالا باشه . ما توی کلاسمون داشتیم بچه هایی رو که پدر و مادر هردو پزشک بودن . بچه هایی رو هم داشتیم که خیلی از خانواده های معمولی بودن 

کار بدی کرده ، خوبه که تبعاتش رو هم بپذیره . کم کم از ذهنشون پاک میشه . 

اگه کسی بهش چیزی گفت و به روش اورد بگه داشتم شوخی میکردم فکر نمیکردم کسی انقدر جدی بگیره .

مگه شهرتون همون یه مدرسه تیزهوشان رو داره ؟

 انتقالی بگیرید مدرسه ی تیزهوشان  ناحیه ی دیگه 

عزیزم ببرش روانشناس بزار اون کمک کنه.هم علت دروغ گفتن معلوم میشه ک از اعتماد ب نفس کمه احتمالا اون کمکش میکنه

دختر شما هم فکر کنم دیگه هرگز دروغ نگه.بد نشد براش.تجربه بود

معلم ریاضی اش،هم خیلی کم شعوره

معلمهاش مگه مغز خر خوردن که اینجوری غرورش رو له کردن!! این که آبرو رفتن نیست.

خیلی ها وقتی همس دختر شما بودن دورغهای بسیار بزرگتری گفتن خیلی مساله ی حادی نیست

به مرور حل میشد

اما امان از اون معلمهای بیدرک و سواد که اینقدر سطحی فکر کردن و کلا ذهن بچه رو مشوش کردن. باید به دخترت بگی سرت رو بالا بگیر و تو همون مدرسه و همون کلاس ادامه بده 

بگو ابن تجربه فقط مختص تو نیست خیلی ها همچین اشتباخی کردن شاید معلمهاتم همچین کاری کرده باشن اما نمیان بگن. مهم اینه این قضیه باعث بزرگ شدنت بشه و تجربه ای بشه برای اینکه ناشکر نباشی و به وضعیت الانمون راضی باشی و شکرگزار خدا.

معلم هم آدمه و میتونه پر از خطا باشه. اون فقط یک معلمه و تو یک مقطع همراهته بعدش میری و دیگه شاید حتی اسمش فراموش کنی 

آخه چرا دروغ گفته😐

تیزهوشان از زمان نظام قدیم حتی جداست.

چرا از مدرسه بیاد بیرون . اتفاقا دخترتون مشخصه باهوش و جاه طلبه . اینده درخشانی در انتظارشه ولی بهش بگین بیشتر روی عزت نفسش کار کنه 

یه استاد داشتیم ، رییس دانشگاهمون هم بود . یکی از چیزهایی که همیشه تعریف میکرد این بود که من چون با پدرم تابستونها میرفتم بنایی ، درسهای مهندسی عمران رو با همه وجودم درک میکردم . 

بی اغراق ، با اختلاف باهوش ترین و با کلاس ترین استاد دانشگاهمون بود و یک شخصیت قوی و بسیار کاریزماتیک داشت . 

کم کم یاد میگیره افتخار کنه  به اینکه با تلاش خودش تونسته خودش رو متمایز کنه و در جمع طبقات اجتماعی بالاتر از خودش قرار بگیره 

حالا خداکنه به همکلاسی هاش نگن مگرنه میشه سوژه مدرسه 

اولا برو با معلم ریاضی صحبت کن و اعتراض کن بگو دختر من حالا یه دروغی گفته ولی شما چرا آبروی دخترمو بین معلما بردی. بعدم برو پیش معلم زیست و شیمی بهشون بگو حالا اتفاقیه افتاده بگو دخترم از رو بچگی یا دلیل خاص خودش دروغی گفته دخترم شمارو دوست داره .خواهشا دیگه این دروغو انقدر بزرگش نکنید