شب یلدا ۲۳ هفتو ۳ روزم بود مانتو خفاشی ام پوشیده بودم رفتم خونه مادربزرگم عمه هام و دختراشون و عروسا و نوه ها همه بودن حتی شنیدم که یکیشونم از یکی پرسید فلانی بارداره. ینفرم مستقیم ب شکمم نگاه کرد خلاصه هیشکس نه گفت مبارکه نه اصن چیزی راجب بارداریم پرسیدن جنسیت و چند هفتته و.... اصننننن بروی خودشون نیوردن بنظرتون چرا و کارشون زشته یانه. اصلا بنظرتون با مانتوی خفاشی ۲۳هفتو۳روزو حتما همشون فهمیدن باردارم؟
لطفا فقط خانونها تو تاپیکام شرکت کنن اقایون ممنوعه
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
عزیزم اونا چون فکر کردن شما دوست نداری راجع به این موضوع حرف بزنی چیری نگفتن وقتی نصف بارداری رفته به هیچکس هم نگفتی خب لاید گفتن شاید ناراحت میشی بپرسن حالا رم بپرسن میگن چقدر فضولی میکنن🤣
وقتی داری روزای سختی رو میگذرونی و متعجبی که خدا کجاست 👀 یادت باشه استاد همیشه موقع امتحان سکوت میکنه😶خدایا شکرررررررت بعداز 20ماه انتظار مامان شدم 😍خدایا خییییلی مرسییییی که پسرم روسلامت گذاشتی بغلم❤
حالا من یبار به دوستم گفتم تبریک میگم شنیدم بازداری کم مونده بود منو قورت بده از اون ورم رفته بود با ...
منم از این خیلی میترسم
اصلا تبریک بارداری و ازدواج و رشته و خونه ماشین خریدن به کسی نمیگم تا خودش رو تواون موقعیت ببینم یا شخصا بهم بگه یا کس دیگه درحضور هردومون مطرح کنه بیکارم خودمو گرفتار کنم هرکار میکنن خیرشو ببینن مبارکشون باشه اصلا برام مهم نیست
کاش میشد از کسانی که مرده اند پرسید: آیا بالاخره رنج های بشر پایان یافت؟
دختر عمم حامله بود کاملا مشخص بود از ظاهرش یه بار ازش پرسیدم بارداری گفت نه ....چند وقت بعد هم پسرش به دنیا اومد ..دختر دختر عموم بهم میگفت از همین دختر عمه یه بار پرسیده بارداری به اونم گفته نه ...واقعا فازشو نفهمیدم ...حالا نمیخوای بگی درک اون شکم قلمبه و دماغ باد کرده تو میخوای چطور قایم کنی