ببین میدونی چیشد من سر موضوعی گفتم داره شاید تهدیدم میکنه ولی خب بعدا نشستم فکر کردم دیدم نه من حساس شدم یا اشتباه برداشت کردم خودش هم کلیی توضیح و عذرخواهی که اصن من براچی باید تهدیدت کنم و فلان ولی خب دلم باهاش صاف نشد و خوشم نیومد ازش منو نمیشناخت زیاد فک کردم ازین دخترای ببخشید هرجاییم که پسر تیغ میزنم با دور دور و کافه رفتن اونم فکر وبرداشت بد راجبم کرد منم فکر و برداشت بد راجب اون بخوام بهت بگم اینجوری شد و کلا به سردی کشید و اینجوری بود که من هم چون ی نفر دیگه رو میخواستم علاقه ای بهش نداشتم و کلا هیچ حسی و جوابم منفی بود بهش با این اتفاقات و سوتفاهاماتی هم که رخ داد کلا ازش زده شدم ی مدت .۲۱سالمه
بعد میدونی چون منو نمیشناخت و فکر بد راجبم میکرد حتی اون خرجی که برای دیت رفتیم هم به رخم کشید همون موقع ولی بعدش دیگه مثل کسی که فهمیده اشتباه کرده راجبم کلی حلالیت و عذرخواهی و... بیا ببرمت بیرون و تولد و این چیزا