عزیزم رفیق باز اصلا درست بشو نیست شاید اگر دوستاش خودشون رهاش مردن اونموقع مجبور میشه خونه نشین شه
من 14 ساله ازدواج کردم شوهرم یا خودش پیش دوستاش بود یا اونا خونه این بودن (البته خونه پدرش بودیم)
گذشت و ما از خانوادش جدا شدیم یه خونه کوچیک ساختیم سالها پیش و دیگه پدر مادرشم فوت شدن خونه پدرش برادرش گرفت اینم دید جایی نداره رفت خودش تو قرض انداخت بالاخونه ساخت یعنی یه اتاق طبقه بالای خونمون فقط و فقط بخاطر رفیقاش که راحت بشینن رفیق بازیشون خراب تشه
بعضیاشون ازدواج کردن و دیگه رنگشون ندید بعضیاشونم هنوزم میان جالبه هرشب و هرشب وتا ساعت 5صبح میشینن
من زیاد بحث کردم دعوا کردم قهر کردم با سیاست گفتم مهربونی هرچیزی اما تغییر نکرد الانم بیخیالش شدم بره بدرک