21سالمه خدا به سر شاهده هیچوقت نذاشت با دوستام ی کافه برم ی پارک برم ی جایی برم حتی نذاشت برم خونشون
همش تو چهار دیواریه خونه حبسم کرد
اما واسه خواهرم اصلا اینجوری نیست
میذاره بره کافه بره خونه دوستاش
الان عصری میخواستم برم بیرون گفت ن ن ن
من21سالمه خسته شدم کاش خدا زودتر یا مرگمو برسونه یا حداقل ی شوهر خوب ک گورمو گم کنم
به من ک میرسه زشته ابروشو میبرم اما میدونم زمانی ک خواهرم به سن من برسه همه چی براش فرق داره خسته شدم