2777
2789

من ۴ ساله با یکی در ارتباطم مامانم از اولش میدونست هی تهدید تهدید ک ب بابات میگم خیلی پسرخوب و کاری هست از بس اعصابم و خورد کرو و جلو بابام گف نمیدونی دو ساعت هرروز با کی حرف میزنه تصمیم گرفتم ب بابام بگم نهایتش چند روز اوقات تلخیه ولی دیگ طاقت ندارم اونم فردا میخواد بگه ب مامانش

میدونم اولش مخالفت میکنن ولی باید بگیم چاره نیس

نظر شما چیه؟

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

اگه با یه اوقات تلخی تموم میشه و اگه اون پسر واقعا قصدش جدیه بگو اگه نه کات بهترین گزینه اس به مامانت هم بگو تو مادری یا دشمن

فقط چهار سوال ارزشمند در زندگی وجود داره چی مقدسه؟روح از چه چیزی درست شده؟چی ارزش داره براش زندگی کنی؟و چی ارزش داره براش بمیری؟و جواب همه این سوال ها یکیه فقط عشق🍀

صبر کن پسره به مادرش بگه اونم بیاد به بابات بگه خودت نگو احترام بزرگتره واجبه ....مادر اون بیاد بگه بهتره

از وقتي "فردارا ياد گرفتيم همه چيز را گذاشتيم براي فردا.از داشته هاي امروز لذت نبرديمو گذاشتيم براي روز مبادا.شايد بايد اينگونه "فردا" را معني كنيم فردا روزيست كه داشته هاي امروزت را نداری.پس امروز را زندگی کن، فردا حقيقت ندارد...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز