2777
2789

چند هفته پیش خواهرشوهرم اومد یچی بده بره شوهرم رفت دم در من دیگه نرفتم ولی باز تعارف کردم بیاد تو شوهرم بعدش انقدر فحشم داد و باهام دعوا کرد که چرا نیومدی دم در 

دیروز به درخواست شوهرم شب یلدا رو رفتم خونه مامانم که تنها نباشه قبلش رفتم از مادرشوهرمم اجازه گرفتم 

شب زنگ زدم تبریک گفتم

الان برگشتم شوهرم گفت عمم اینجاست برو سر بزن پیره فلانه 

رفتم نمیدونم من رفتنی یا کی دوتا خواهرشوهرام و مادرشوهرم تو اتاق بودن 

نیم ساعت بیشتر نشستم هیچکدوم نیومدن پیشم

آخر سد مادرشوهرم اومد زیاد هم تحویلم نگرفت

بعد هم من بلند شدم برگردم پدرشوهرم اومد خونه خواهرشوهرم دید باباش اونجاست الکی صدا زد کجا میری میخواستم چایی و میوه بیارم

اومدم سر بسته به شوهرم گفتم بحثو عوض کرد

اونا میان خونه من کلی احترام میزارم 

روز مادر احتمالا شوهرم به زور ببرتم

نمیخوام نه میوه شونو نه چاییشونو بخورم هیچی

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

شوهرم به طور قرستادم گفت الکی برو اجازه بگیر ناراحت نشن

دیگه خودت خاستی اختیارت بدی دست شوهرت

مگه هرچی گفت باید بگی چشم!!

مگه خودت قدرت تفکر وتعقل نداری

کسي چه ميداند...شايد اين جهان،جهنم جهان ديگريست....
دیگه چیکار میکردم فکر کردم آدم هستن

نه اصلا ربطی به آدم بودن یادنبودن اونا نداره

خودت کمی فکر بکن ببین چه معنی داره میخای بری خونه مادرت از مادرشوهرت اجازه بگیری

هرکس دیگه هم بجای اونا باشه متوقع میشه و پررو

کسي چه ميداند...شايد اين جهان،جهنم جهان ديگريست....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز