2777
2789
عنوان

واسه بیست و پنج نفر ادم یه دونه مرغ درست کرده بودن

| مشاهده متن کامل بحث + 2257 بازدید | 74 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

از اول دارن سنگ محکم میکوبند که ندارن فردا توقع جهاز و کادو برای پسز نداشته باشند برای داماد چیزی خریده بودن؟عمرا اینا داماد رو راه بدن بهش غدا بدن مگه اینکه خودش خرج تمام خانواده ی دختر رو بده .

ارع البته ارزونترینشو ولی مادر شوهرم چقدر به به چه چه میکرد

من جاری ندارم اما فکر کنم جاری دار بشم اوضاع منم مثل شما میشه ... هرکاری میکنم به چشم نمیاد و وطیفه میبینن 

بعد حالا جاری دار نشده سنگ آدمی که وجود نداره رو میزنه به دلش 

والا جاریم شانس داره من پنج تا انگشتمم بکنم تو عسل بکنم تو حلقشون میگن زهر ماره

به هر حال اونا نفهم که نیستند عمدا تعریف کردند که اونا بزرگ کنند و کسی جرات نکنه ازش ایراد بگیره . شوهرت چیزی نگفت ؟؟؟ باید موقع برگشت می گفتی اگر میشه بریم یک ساندویچ بخوریم گرسنه هستم غذای درست و حسابی که ندادن بخوریم به هر حال باید جواب میدادی تا بفهمند آدم خنگ نیست .

خیر مستقیما جاریم به خودم زنگ زد دعوت کرد

مادر شوهرت برا اینکه جلوی شما کم نیاره اون جوری گفته مام پارسال برای جاریم یلدایی بردیم مادر عروس یه ته چین شفته پخته بود مادر شوهرم یه به به چه چهی میکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز