تجربه آزار جنسی در کودکی ⛔️

وای نه این اتفاق واسم نیفتاد هیچوقت 

من وقتی بچه بودم مستاجر بودیم صاب خونه یه پیرمردی بود به بهونه اینکه منو بعنوان نوه ش دوس میداشت میبرد همراش و تو یه خلوتی لبمو بوس میکرد هنوز که هنوزه چندشم میشه

کنار نیومدم با اینکه الان ازدواج کردم و بچه م دارم... 💔

اما اگه بعدا خدا بهم یه دختر بده مثل سایه دنبالش میرم هیجا تنها نمیذارمش که این ادمای حروم زاده بخان بهش آزاری برسونن

آزار جنسی که نه تجربه نداشتم ولی چون لپ داشتم همش لپامو میکشیدن حالا چ خانم ها چ اقایون واقعا بدم میومد از کارشون اذیت میشدم حتی یادم تو همون دوران بچگی دست رو لپام میزاشتم ک نکشن  انگار کسی ک لپ داره باید بکشن تا دردش بیاد!! واقعا ب شدت متنفرممم از اینجوری رفتارا 

منم یبار تو بچگی آزار دیدم💔نه به صورت غیر مستقیم.

کلاس سوم بودم.منو برد انباری و اونجا لختم کرد...

از طرفی رابطه اون با مامانم خیلی خوبه😭و اون برای مامانم مثل دخترشه اما برای من ازدشمن بدتره.هنوز جرئت نکردم به کسی چیزی بگم

یه بارم تو سن 10سالگی میرفتم مغازه و فروشنده پسرجوونی بود اونموق نامزد کرده بود بهم میگفت هرچی میخوای از مغازه چیز مجانی ببر ولی باید بذاری تو گردنت و لبات بوست کنم و یادمه به مادرم گفتم و دیگه هیچوقت از اون مغازه خرید نکردم و خونمونو عوض کردیم

سعی دیگه بهش فکرنکنی و خط بزنی این موضوعو چون چیزیه که شده

بهترین کار رو میکنین.حتی پیش فامیل هم نزارین بمونه

بمیرم برات💔

دوچرخه دوچرخه لعنتی  بهم گفت دوچرخشو نگه دارم منم ساده نه سالم بود فقط 

وقتیم به مامانم گفتم بم گفت چرا فقط باتو اینکارو کرد؟:))

سعی میکنم فکر نکنم ولی خب همش میاد تو ذهنم

آخه میدونی دو نفر بودن

فامیل نزدیک بودن

من خیلی بچه بودم

خیلی استرس کشیدم تو بچگی حال بد... 

متاسفانه آدمای مریض جنسی تو هرکشوری وجود داره خیلی هامون تو هرسنی مورد همچین آزاری قرار گرفتیم 

تو مکان های عمومی مثل مترو...

اون لحظه انگار آدم دچار شک میشه بغض جلوی گلوش رو میگیره انگار مغزت ازکار میوفته و قادر به تصمیم گیری نیستی حتی ممکنه اون خاطره بعد یه مدت تو ذهنت بمونه

خودت رو سرزنش نکن که چرا تو بچگی سکوت کردی

بنظرم بیایم به جای فک کردن به گذشته یاد بگیریم چه خودمون چه بچه هامونم جلوی همچین آزارهایی سکوت نکنیم تا طرف دفعه ی بعد همچین جسارتی پیدا نکنه