من دوست ندارم برم دلیل اصلیش هم اینه که به محض رسیدن به اونجا مادرشوهر زنگ میزنه به جاریم که چرا شما نیومدی بچه هامو بیاری حالا از جاریم وحشت داره چون بچه هاش و خودش خیلی اذیت میکنن بعد جلو من زنگ میزنه . احساس میکنم چون بچه های من دخترن دوست نداره. البته بچه اولم پسره این دوتا آخری دخترن. اخه از وقتی دخترمم به دنیا اومد تا الان که سه ماه هست فقط یه بار زنگ زد همش خودم زنگ میزنم بهشون .ولی جاریم چهارتا پسر داره
وقتی هم که دخترم به دنیا اومد از شهرستان اومده بود خونه برادرشوهرم بخدا روز اول فقط یه ساعت اومد خونمون و رفت خونه اون پسرش درحالی من تازه زایمان کرده بودم و احتیاج داشتم باشه کسی پیشم
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
حساس نشو گلم تو ک از هر کدوم داری اونا مطابق شعور خودشون رفتار میکنن
اخه جلو سالی یوی دوبار میرم اونجا بعد این همه سال زنگ نمیزنن بهش درست وقتی من میرم زنگ میزنن . حالا جالبه بدونی من جاریم مار و پونه ایم چه دعواهای شدیدی که باهام نکرده جاریم همه رو هم اونا میدونن
خونشون شهرستانه یه ماه پیش رفتم یه روز فقط موندم بعد همون یه روز هم زنگ زدن به جاریم
سه تا تو داری چهار تا جاری چطوری حوصلشون میکشه۷ یچه رو یه جا تحمل کنن
میشه ازتون خواهش کنم برای سلامتی مادرم دعا کنید حتی فقط در حد یک صلوات مادرم خیلی سختی کشیده رنگ خوشی ندیده و توی زندگی من هیچی برای من با ارزش تر از مادرم نیست هر کی برای مادرم دعا کنه منم برای آرامش زندگیش و رسیدن به تمام آرزو هاش دعاش میکنم😚اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجه تیکر تولد دو سالگی پسر عزیزم هست مادرت قربون چشمات بشه😍😍😍😍