2777
2789
عنوان

وای گریم گرفت واسه پسرم

| مشاهده متن کامل بحث + 2211 بازدید | 107 پست
نمیشد جلوی کمد خوابه معذبم بخام بیدارش کنم

دیگه در این حد ملاحظه باعث میشه مهمون هفتگی آوار شه خونه کسی.

حسین جان❤️سلام من بر تو باد در تک تک روزهایی که جهان هست،ماه و خورشید هست،آسمان هست،...امااااا من نیستم🌸از امروز(۲/بهمن/۱۴۰۲)نگران از دست دادن کاربریم نیستم.😊😌🍂🍂همیشه سکوت نشانه‌ی تایید حرف طرف مقابل نیست.گاهی نشانه‌‌ی قطع امید از سطح شعور اوست...!🤌🍂🍂خدای قشنگم؛خدای من♥️این روزها بیشتر حواست به من باشد!میگویند بزرگترین شکست از دست دادن ایمان است...حواست باشد که من شکست نخورم!من هنوزم تو را به نام قاضی الحاجات میخوانم؛حتی اگر همه‌ی التماس‌هایم را نادیده بگیری...هنوز هم تو را الرحمن الراحمین میدانم؛حتی اگر سخت بگیری...هنوز هم تو همان خدایی! اما من...نگذار که از دست بروم عزیز دلم😍من امیدم به توست...برای دلم امن یجیب بخوان!امن یجیب بخوان تا آرام شود این مضطرب...تا آرام گیرد این قلب نا آرام من...♥️❤️❤️،یادمان باشد که ما خون داده‌ایم🇮🇷یک بیابان مرد مجنون داده‌ایم🇮🇷یادمان باشد پیام آفتاب🇮🇷دست نااهلان نیفتد انقلاب🇮🇷

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

بچتو بدون کلاه فرستادی بخاطر مغدب بودنت؟عجب خب خوابه ک خوابه تقصیره خودته یک دقیقه برو بیدارش کن بگو ...

گفتم عزیزم راحت نیستم باهاش سنشم زیاده

اعصاب درست درمونیم نداره ترسیدم بی حرمتی

چیزی کنه شوهرمم خونه نیس 

از وقتی عروسشون شدم جز گاهی اوقات 

مث الان ک خونمه جز سلام حرف دیگه ای 

با هم نزدیم

گفتم عزیزم راحت نیستم باهاش سنشم زیادهاعصاب درست درمونیم نداره ترسیدم بی حرمتیچیزی کنه شوهرمم خونه ن ...

من بودم با تیپا مرتش میکردم اگ اینطوریه

از دورنگی هایِ مردم خَسته ام ، حَق با تو بود ؛ باده پنهان دَر قبا دارند و قران دَر بغل...
عزیزم خونه ی خودتونه ها در میزدی میرفتی ور میداشتی بچه تو این سرما خب یخ میزنه که سرش

واااا بیدارش میکردی میگفتی کلاه پسرمو بردارم 

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
گفتم عزیزم راحت نیستم باهاش سنشم زیادهاعصاب درست درمونیم نداره ترسیدم بی حرمتیچیزی کنه شوهرمم خونه ن ...

هر کاری میکرد حق با تو بود پسرت کلاه باید میذاشت😬😬😬

سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک

عزیزم وقتی مهمون داری از شب قبل هرچی لازم داری که توی اتاقه بردار 

منم مهمون دارم دیشب قشنگ قبل خواب رفتم هرچی از کمد و کشو لازم داشتم واسه شوهرم برداشتم لباس گرم و ... که دیگه نیاز نشه برم توی اتاق وقتی خوابن 

خدایا شکرت 😍 گل پسرمو صحیح و سالم رسوندی بغلم ❤️😍 قول میدم امانت دار خوبی باشم ❤️ خدایا من می‌دونم حاجتمو میدی و دست رد به سینه م نمی‌زنی ❤️ خدایا تنها امیدم تویی مطمئنم نا امیدم نمیکنی ❤️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز