چه آدم بی فکری 😑با عرض معذرت
منم همین مشکل و داشتم اوایل ازدواج میرفت خودشو میزد خونه مادرش به خواب منم با لباس بیرون بودم مثل گداها مادرشوهره بهم لباس میداد میپوشیدم و دهنم سرویس میشد
نه خواب شب داشتم و روز هم میرفت سرکار من پلاس تا این آقا بیاد
خلاصه رفتم تقاضا طلاق دادم و دور از جون به گ خوری انداختمش
تعهد رسمی داد تا اومدم خونم
یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی
درک میکنم شرایط امشبت رو
امان از مردی که درک نداره
میگذره چه میشه کرد