بزور جلو خنده مو گرفته بود
دیشب خونه مادرشوهرم اینا دعوت بودیم
کرسی گذاشته بوذ انقد قشنگ شذه بود
دیگه همینجوری همه نشستیم دور کرسی داشتیم اجیل اینا میخوردیم دیدم جاریم نیس
نگاه کردم دیدم بعله روب رو ما نشسته روی مبل پاهاش رو هم روی هم گذاشته روی میز سرش هم تو گوشی
اخه لامصب من تو خونه خودمم تو تنهایی اینجوری نمیشینم تو چجوری روت شد تو مهمونی
دلم گرفته بود دیشب این حرکتشو دیدم خنده ام گرفت