هر سال يك شب همه خونه مادربزرگ مادرم جمع ميشن شب يلدا
حتي اونايي كه شهر ديگن ميان
همه هستن بچه ها نوه و نتيجه و نبيره ها
اونايي كه شاغلن مرخصي ميگيرن اوناييم كه راه دورن حتما ميان
يه جمع بزرگ و خيلي خوب
اما تمام اين سالهايي كه ازدواج كردم هيچ سال و هيچ مناسبتي نبودم
اخلاق همسرمه
جوري يازده ساله رفتار كرده كه برا همه غريبه شدم همه هم برا من غريبه شدن