خیلی بی کسم خیلی
اون از بابای دیوووونم که از بچگی جلوی جمع کوچیکمون می کرد و سرمون داد میزد
اونم از خانواده شوهر از هم پاشیده شده ای که خبر از دورهمی و مهموونی نیست
خدایا آخه چرا یه خانواده دربه داغون تر از خودم نصیبم کردی
خواهرم یه ور
داداشم یه ور
اینام که سال تا ماه نمی بینمشون
حتی وقتایی که رو تخت بیمارستان هم بودم ،نیومدن
این قدر سرد و بی روح....
مگه داريم..