من با شوهرم قهرم
من حرف نمیزنم اندفه م تصمیم دارم آشتی نکنم تا بیاد منت کشی
اومد رفت بالکن تو راه گفت اگه جایی میری حاضر شو نه که هیچی واینستاد جواب بشنوه رفت منم حرفی نزنم
نشسته تو هال منم نشستم تو اتاق
بیشعوره بی درک
نمیگه بارداره هواشو داشته باشم کل کل نکنم
من خونه خودمم با همسر جانم که اتفاقا تازه هم اومده از ماموریت😍😍😍😍
حالا چرا قهری ؟
ما هرسال خونه خودمون هستیم
مام خونه ایم شوهرم سرکاره مهمونی دعوت بودیم شوهرم گفت حوصله شلوغی ندارم نرفتیم ۱ ساعت دیگه شام میخوریم پسرم بخوابه صبح زود مدرسه داره
اماده شو برو خونه مامانت بگو وبخند وخوش بگذرون
اینی که همسرت گفت نهایت منت کشی بوده
عزیز دلم جدای از بحث یلدا یه نصیحتی دارم
ترو خدا از الان دارم بخاطر بچت میگم
چون خودم همیشه قربانی دعوا های پدر و مادرم بودم تا الان که ۲۵ سالمه باعث شدن اختلال روانی پیدا کنم مشکلات دیگه که اصلا نمیخوام بگمشون و قابل گفتن نیستن همیشه توی خیالاتم برای خودم خانواده مورد علاقم توی ذهنم می‌ساختم همیشه توی خیالاتم یه پدر و مادر خوب داشتم از همین الان تنش ها و جر و بحث هاتو با شوهرت به حداقل برسون اینو به همه خانما میگم بخدا تا عمر دارم از کسایی که باهام اینطور رفتار کردن متنفرم خواهر قشنگم از همین الان تمرین کنید با هم کوتاه بیاید الانم شب یلداست بذار خوب بگذره پس فردا بچت باید جور شما رو بکشه
