2777
2789
عنوان

به شوهرم گفتم بیا دنبالم بریم خونه مامانت

| مشاهده متن کامل بحث + 503 بازدید | 28 پست

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

چه بد اون وقت همه آرزوی پسر دارنیعنی یک ساعت هم قابل تحمل نیستن

حرف حق👌🏻👌🏻👌🏻

خدا لعنتشون کنه

قابلیت اینو دارن که حتی یه جشن و شادی رم تبدیل به دعوا و دلخوری کنن

منم یادمه اولین شب یلدامون دعوامون شد سراینکه نذاشت بریم خونه باباش اینا

گیر داده بود بریم خونه شما، خوب خونواده خودمم چن تا خواهرام جمع شدن پیش هم، مارو دعوتم نکرده بودن، روم نمیشد برم😢

پشت هر کاربری یه قلب هست❤
چه بد اون وقت همه آرزوی پسر دارنیعنی یک ساعت هم قابل تحمل نیستن

الان زنگ زده بهم کجایی؟ که به پسرم گفتم بیاین اینجا گفت می‌خوایم بریم خونمون، خانمم فردا آزمون داره 

حالا ما واسه شام خونه پدرم دعوتیم 

همیشه همین کارو می‌کنه از شوهرم سوال می‌پرسه ، به منم زنگ میزنم دوباره سوالشو می‌پرسه ببینه حرفمون یکی هست 

بخدا یه آفتاب پرستیه که قابلیت همه چیو داره 

فقط زبون میریزه، شوهرمم همیشه طرفدارشه با اینکه می‌دونه چه اخلاقی داره


حرف حق👌🏻👌🏻👌🏻خدا لعنتشون کنهقابلیت اینو دارن که حتی یه جشن و شادی رم تبدیل به دعوا و دلخوری کنن ...

دقیقا کادر شوهر من قابلیت اینو داره یه کشور رو بهم بریزه 

الان زنگ زده بهم من به شوهرت گفتم واسه شام بیاین اینجا، اون گفت که می‌خوایم بریم خونمون خانمم آزمون داره 

در صورتیکه من خونه بابام دعوتم 

من موندم چرا شوهرم بهش دروغ میگه ، یه سری اوایل ازدواجم گفت من می‌دونم به مادرم چی بگم 

اما مادرش هر سری زنگ میزنه از منم می‌پرسه که ببینه حرفهامون یکی هستن یا نه

الان زنگ زده بهم کجایی؟ که به پسرم گفتم بیاین اینجا گفت می‌خوایم بریم خونمون، خانمم فردا آزمون داره ...

گلم چون خودتون با هم هماهنگ نیستید 

این اداها چیه 

شب جشنه 

میرفتی دو ساعت می‌نشستید

بعد می‌رفتید خونه پدرت 

والا من تو خونه همسرم دکتری گرفتم 

باورت میشه کسی نفهمید همه جا هم رفتم 

آخرش که دیگه نمیتونستم برم سرم شلوغ بود گفتم 

خیلی مهمش نکن

گلم چون خودتون با هم هماهنگ نیستید این اداها چیه شب جشنه میرفتی دو ساعت می‌نشستیدبعد می‌رفتید خونه پ ...

عزیزم مشکل من نیستم 

مشکل اینه که شوهرم به خانواده ش نمیگه که مثلا من شب چله خونه پدر خانمم دعوتم 

یا عید خونشون دعوتم 

انگار ازشون می‌ترسه یا به قول خودش نمی‌خواد ناراحتشون کنه

بهشون دروغ میگه ، مادرشم پیگیره که همچین مناسبت هایی ما کجاییم 

چند دفعه هم به شوهرم میگم چرا بهش اینجور میگی؟ میگه یهو که پرسید من اینجور گفتم نمی‌خواستم دروغ بگم 

من میخواستم برم خونه مادرش ، شوهرم گفت نیا نمی‌خواد 

هر سری که گفتم بریم به مامانت سر بزنیم شوهرم میگه نه بزار بعداً 

فقط زمانیکه مادرش دعوت کنه میگه بریم ، منو زیاد خونه مادرش نمیبره

منم ازین که زیاد نرم خوشحالم ، چون مامانش خیلییییی داستان داره ، خیلییییی حرف میزنه و داستان درست می‌کنه 

عزیزم مشکل من نیستم مشکل اینه که شوهرم به خانواده ش نمیگه که مثلا من شب چله خونه پدر خانمم دعوتم یا ...

خب همون دیگه مشکل شوهرته 

که تو رو در واقع داره خراب میکنه 

چون هیچ وقت مادرشوهر نمیگه پسرن این طوریه 

میگه عروس بهش یاد میده

خب همون دیگه مشکل شوهرته که تو رو در واقع داره خراب میکنه چون هیچ وقت مادرشوهر نمیگه پسرن این طوریه ...

نمی‌دونم چرا اینجور می‌کنه 

مثلا مادر شوهر من هیچوقت تدارک نمی‌بینه ، هیچ مناسبتی واسش مهم نیست حتی تولد بچه هاش

بعد کافیه بفهمه ما خونه پدرم دعوتیم ، ناراحت میشه ، زنگ میزنم شوهرم من تنهام و .... ۵۵ سالشه عین زن ۸۰ ساله س 

چکار شوهرم کنم؟ یکساله ازدواج کردیم ، وقتی به مادرش اینو گفته میشه من به مامانش بگم دروغ گفته و من خونه بابامم؟ 


ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792