منم تربیت خفقانی داشتم ولی نه در حد کتک
مثلا تا میومدم حرفی بزنم خالم بهم چشم غره میرفت که چیزی نگو و ...
حتی الان که ۴۰ سالمه گاها باز چشم غره هاشون هست🤦
نمونش اینکه یه بار نشسته بودیم دور هم تو جمع خانواده خودم و زن داییم داشت میگفت دوست دارم یکی برام لیف ببافه😏
حالا طرف سه تا عروس داره خودش که بلدن کار بافت و بهشون کلی محبت میکنه و مثلا میره سفر میلیونی براشون سوغاتی میاره
یهو خالم زد به پهلوی من که تو بگو من برات میبافم🥴
منم از رو ناچاری گفتم من میبافم ولی دلم راضی نبود
بعدا هم به خالم گفتم که من با ۲۸ سال سن اگه بخوام خب خودم میگم دیگه شما برای چی منو مجبور کردید و ...
بعد که رو خودم کار کردم مثلا امروز تو همون جمع بودیم دایی بزرگم که زیاد تیکه میندازه بهم گفت بدنت درد میکنه از بس تو خونه دراز کشی کلا و کار نمیکنی😏 حالا داییم پزشکم هست خیر سرش و این طرز حرف زدنشه
منم با خنده گفتم واااا پس کارای خونه منو کی انجام میده؟؟؟؟
والا دوست دارم اینقدر داشته باشم که کسی رو داشتم کارای خونه رو انجام بده هااا ولی ندارم متاسفانه 😁