2777
2789
عنوان

شما باشید ناراحت نمیشید

212 بازدید | 42 پست

از دیشب در حال تدارک امشب بودم

کیک پختم ، ژله رولی درست کردم، دسر درست کردم

گفتم یه شب شاد بسازیم

عروسامون اومدن خونه ی مادرم فقط خوردن

از جاسون تکون نخوردن

فقط من و آبجیم و مامانم کار کردیم

مامانم هم آجیل و میوه و شیرینی و چای و انار دون شده آماده کرده بود

بحث کمک نیستا 

ولی همش بمن میگفتن چهره خسته

ولی از جاشون تکون نخوردن

جرات نداریم حرف بزنیم

میرن و دیگه نمیان، مادرم غصه میخوره

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

یه چیزی بگم 

کلا به نظر من با هرکس مثل خودش باش 

شما هم رفتید خونشون بشینید بلند نشید 

اونا نگاه به هم میکنن یکیشون پا شه بقیه هم بلند میشن 

یکی میشینه اونیکی میگه چرا من پاشم پذیرایی کنم 

خودتون یوقت کمک خواستید بگید بی زحمت مثلا این دیس رو تو بچین 

من به عنوان عروس حتما خونه مادر همسرم  کمک میکنم البته کاملا به اندازه.  

ولی واقعا میگم اگه شما دعوتشون کردید انتظار کمک هم نداشته باشید خودسر و بازور که نیومدن 

نوعی سکوت وجود دارد، برای زمانی‌که شما به موضوع تسلط دارید ولی گوینده‌ای نادان با ژستی دانشمندگونه  پر حرفی می‌کند! و شما سخن‌گفتن را بی فایده میبینی! به ویژه که در هر سخن گفتن خطرخودنمایی، خودبرتربینی، فخرفروشی و اظهار فضل وجود دارد!فلذا به سر تکان دادنی بسنده می‌کنی و این روشِ شخصیت‌های رشدیافته می‌باشد.
یه چیزی بگم کلا به نظر من با هرکس مثل خودش باش شما هم رفتید خونشون بشینید بلند نشید اونا نگاه به هم ...

هزااار بار گفتم به آبجیم خسته شدی بشین و ...

اصلا به روی خودشون نیاوردن

شعور هم جیز خوبیه

مادر پیر من جلوشون خم و راست میشد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز