نمیدونم شانس من که هرکی برسه بهم یچیزی بگه اخه فک میکردم خانمای بافرهنگین مادرشوهرمن اینجوریه که هرکی بشینه باش حرف بزنه کلی درمورد عروساش بدمیگه ولی اونا اتفاقا فقط ازعروساشون تعریف میکنن فک میکردم خب اوناهم مادرشوهرخوبین که رابطشون باعروساشون خوبه ولی امشب کلی تیکه به من انداختن که ازحرفای ملدرشوهرمم بدتربود یعنی باعروسای خودشونم اینجورین یاواقعا هرکی به من میرسه بایداذیتم کنه پسرمن خیلیی بدغذاس هیچی نمیخوره خب وزنشم کم من خودم شبوروز ندارم همش درگیرم براش غذا بپزم بهش غذا بدم خب وقتی نمیخوره تقصیرمنه؟یاشوهرم همینطور هم بدغذاس هم کم خوراک هم دندوناش خراب بوداین چن وقت اونم یه دلیل که چیزی نخوره اونم لاغرولی من لاغرنیستم بعد عمه شوهرم برگشت میگه به این پدروپسربرس خب هرچی خودت میخوری به اوناهم بده گفتم سفرمون که جدانیست زن عموشوهرم حالا اون کلا بامن خوب نیست هردفه منو میبینه خوب به پسرت نمیرسی که لاغر دلم میخادجوابشو بدم این دفه ولی نمیدونم چی بگم تنهادفاعم این که خب وقتی نمیخوره من بایدچیکارکنم بازدفعه بعد میگی خوب بهش نمیرسی که اینقدلاغر😑😑😑