همیشه برعکسه
یه بارم اون یکی خواهرش غذا برای شوهرم گذاشت ببرم براش،رفتنی گفتم میدی غذا رو ببرم گفت وااای دست بچه م خورد افتاد همش ریخت ولی مطمئنم کار همونه به این گفته نده انگار من گفتم غذا برای شوهرم بذار
اصلا به روشون نمیارم چون در سطح من نیستن
خودشون میدونن چکاره ن مطمئن باش
تنهایی نرو خونشون وقتی میبینی بی عزت میشی
باهاشونم صمیمی نباش هرچی جلوت گذاشتن همونارو بزار جلوشون
از شکم بچتم نزن بده به این نمک نشناسا بخورن
چقدر نفهمه. اصلا اورد جلوت مثل یک چیز نجس نگاه کن به خوراکی ها. طبعش پسته.
عزیزم یه چی بپرسم ؟
از کجا معلوم از تو قایم کرده بودن؟ چطور مطمئن شدی؟
همیشه بد ذاتی در میارن ؟ یا یه وقتایی میبینی ازشون؟ شاید اصلا حواسشون به تو نبوده نه اینکه از قصد بخوان این کار رو بکنن
من یه بار همسرم کرانچی و پفیلا آورد برام بچه های خواهر شوهرم دیدنشون همسرم هول شد فکرشو نمی‌کرد اونجا باشن
منم رفتم تو اتاقم به همسرم گفتم یه کرانچی بیاره برا بچه ها گناه دارن چون کرانچی ها دوتا بودن پفیلا یکی من از پفیلا نمیتونم بگذرم🥺 البته نا گفته نماند منم چندتا دونه کرانچی با بچه ها خوردم تند بودن نمیتونستن بخورن
خواهر شوهرم هم یکی دوبار چیپسی چیزی داشت آورد با هم خوردیم
ولی واقعا بهت حق میدم ناراحت بشی و بهت بر بخوره راجب این موضوع منم بودم ناراحت میشدم
یبار بگو بخدا من گشنه نیستم چرا یواشکی میخورید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز