آیا همه اطلاعاتی که بدست میارید تبدیل به اعتقاد و باورتون میشه

والا مذهبی بودم الان بی اعتقاد شدم همین

اگر منباش بر اساس عقل و منطق باشه بله

وگرنه که نه

زندگیمو بر اساس منطق،واقعیات و درستی و رفتار انسانی جلو میبرم،به هیچ عنوان همرنگ جماعت نمیشم

اطلاعات رو به عنوان همون اطلاعات نگه میدارم و به باور و عقیده تبدیل نمیکنم و اگه کسی خواست اونا رو زیر سوال ببره بهش گوش میدم شاید درست بگه و اطلاعات من غلط باشه

منم ب سود و زیانش توجه دارم

و از قواعد پیروی نمیکنم

مثلا در مورد حجاب 

توی محیط کوچیک ک همه محجبه ان منم محجبه میشم چون بدون حجاب نگاهها و متلکا خیلی اذیتم میکنه

ولی وقتی وارد محیط بزرگ میشم راحتر لباس میپوشم

ببین مکانیزم طبیعی مغز آدم ها اینه که عقیده ای به سودش هست رو قبول کنه ولی این ساده ترین و کلی ترین تعریفه چون این سود همیشه مادی و بقایی نیست، خیلی وقت ها ممکنه یه چیز به ضرر ما باشه ولی چون مثلا عقده های مارو پوشش میده مغز به دلیل لذت و راحتی موقتی خودش اون رو انتخاب بکنه.

درست ترین حالت برای عقیده پذیری به نظر من حقیقت گرایی مطلقه چون در نهایت فقط حقیقت می تونه به نفع بشریت باشه و هر چیز دیگه ای حتی اگه موقتا مفید باشه یک روز خودش به مشکل تبدیل میشه مثل توهم هایی که تو دوره های مختلف تاریخ بشر به خودمون دیدیم و می بینیم از دین و ایدئولوژی بگیر تا ملیت و... 

حالا همین تشخیص حقیقت خودش یه بحث دیگست که متاسفانه کار راحتی هم نیست و برای خیلی ها که ذهن قضاوتی با ادراک پایین دارن نیاز به تمرین و شرایط مناسب محیطی داره.