داداشم گفت مامان اونا که اینطوری گفتن خوب خودمون استفاده کتیم
ما به جز اون عروس و داداشم بچه های دیگه ای هم داریم
پس چرا برای خودمون استفاده نکنیم
دیگه زنگ زدم به داداش دیگم و خانمش و خواهرم بچه هاش اومدن جاتون خالی خودمون همگی کلی زدیم رقصیدیم
اون داداشمم میتونست برداره زنشو بیاره
ولی زنش نیومد
حالا قبلا یه جورای همیشه خونمون هست در حد ناهار شامی یا پذیرایی کوچیکی
انگار خانوادش نزاشتن بیاد داداشمم نگه داشتن کلا اونم نیاد
مهم نیست هر چی بود گذشت
براشونم کلی کیک و میوه شیرینی نگه داشتیم
تشریف بیارن میتونن دلشون خواست بخورن و استفاده کنن