بچه ها امشب مادرشوهرم اینا دعوتمون کردن منم داشتم اماده میشدم ک بریم،شام اینا اونجاییم و یلدا میمیریم امشب چون فردا شوهرم نیس شبو سرکاره....الان مامانم زنگ زد ک میاییم نیم ساعته یلدایی بیاریم واست.گفتم اخه مامان مادرشوهرم اینا شام دعوتمون کردن دارم حاضرمیشم برم اونجا،بعدشم چرا نیم ساعته خب ..الان ک نمیشه سریع بیایین برین.فردا صبح بیایین منم نهارمیذارم...گفت الان زودبیاییم زود برمیگردیم گفتم اخه نمیشه ک.فردا صب بیاییم منم نهارمیذارم اونموقع میشینیم اینا.گف باشه.عذاب وجران گرفتم ازینکه گفتم نه امروز نیایین فردابیایین.خب منم میخاسم فرا نهاربذارم بیشتر دورهم باشیم الان باعجله نمیشه ک...شما جای من بودین همین کارو میکردین؟