2777
2789
عنوان

تا حالا شده با دل شکسته گریه کنین و خدا بهتون چیزی رو بده

| مشاهده متن کامل بحث + 397 بازدید | 59 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

امضاتو خوندم چقدر شرایطت شبیه منه

عزیزم پایان من تلخ بود و حالم خیلی بده ،انشالله برای تو بهترینهارو خدا رقم بزنه و پایان خوشی داشته باشه🌹🤲💚

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

چیزی که بخام 

چند سال پیش با دل شکسته و از سر نادونی التماسش میکردم شاکی بودم ازش که یکیو برگردونه 

الان اون آدم یک دوساله به پام افتاده و التماس میکنه برگردم 

ولی من خوشحالم و بدون اون و زندگیم عالیه نمیدونم قبوله یا نه؟😄

چیزی که بخام چند سال پیش با دل شکسته و از سر نادونی التماسش میکردم شاکی بودم ازش که یکیو برگردونه ال ...

اره قبوله اون چیزی رو که میخواستی بهت داده ولی تو به هر دلیلی دیگه نمیخواستیش

در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنم به دنبال ردی از خاطرات تو می‌گردم....شاید کم شود درد دلتنگی....شاید لبخند آید بر لب....شاید باورم شود روزی تو را داشتم در کنارم هر دم!!   همیشه به یادتم و منتظرت میمونم عشق قشنگم. میشه واسه برگشتش یه صلوات برام بفرستین؟ 😔💔

عزیزم پایان من تلخ بود و حالم خیلی بده ،انشالله برای تو بهترینهارو خدا رقم بزنه و پایان خوشی داشته ب ...

هنوز که تموم نشده عزیزم. اون اقا پسر همچنان مجرده مگه نه؟ 

در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنم به دنبال ردی از خاطرات تو می‌گردم....شاید کم شود درد دلتنگی....شاید لبخند آید بر لب....شاید باورم شود روزی تو را داشتم در کنارم هر دم!!   همیشه به یادتم و منتظرت میمونم عشق قشنگم. میشه واسه برگشتش یه صلوات برام بفرستین؟ 😔💔

هنوز که تموم نشده عزیزم. اون اقا پسر همچنان مجرده مگه نه؟

ای خواهر نگو از این درد ،ازدواج نکرده ولی مشکل چیزه دیگه ای حتی اگر هم بیاد من دیگه نمیتونم قبول کنم و بهتر ک نیامده💔🖤

 کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم  من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه  این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه...                             خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از  آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری  نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

من حدودا پونزده سال پیش ،اوایل دوران عقدم‌

دلم بد گرفت ،هوا هم بارونی بود ،زیر بارون دستامو‌ گرفتم بالا با چشم گریه از خدا خواستم شوهرم همیشه بالاسرم باشه و سالم باشه 

فرداش تصادف وحشتناکی کرد و به طرز معجزه اسایی زنده موند 

الان بعد اون همه سال میگم کاش همچین آرزویی نکرده بودم ،نمیدونستم اینقدر اذیتم میکنه 

خیلی دلم میخواد یه بار دیگه تو همچین موقعیتی قرار بگیرم بگم خدا غلط کردم ،ببرش پیش خودت اصلا

شاید واقعا به صلاحت نیست

من با دل شکسته چیزی رو خواستم اگه به صلاحم بوده شده

اگرم نبوده یه اتفاق افتاده که منو متوجه دلیل نشدن کرده

خدا بهتر از خودمون صلاحمون رو میدونه و هوامونو داره

دل به پای بادبادک های کم طاقت مبند زندگی را هر چه آسانتر بگیری بهتر است
ای خواهر نگو از این درد ،ازدواج نکرده ولی مشکل چیزه دیگه ای حتی اگر هم بیاد من دیگه نمیتونم قبول کنم ...

انشالله هر چی صلاحته پیش بیاد🤍

در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنم به دنبال ردی از خاطرات تو می‌گردم....شاید کم شود درد دلتنگی....شاید لبخند آید بر لب....شاید باورم شود روزی تو را داشتم در کنارم هر دم!!   همیشه به یادتم و منتظرت میمونم عشق قشنگم. میشه واسه برگشتش یه صلوات برام بفرستین؟ 😔💔

شاید واقعا به صلاحت نیستمن با دل شکسته چیزی رو خواستم اگه به صلاحم بوده شدهاگرم نبوده یه اتفاق افتاد ...

حالا همه زن و شوهر ایی که ازدواج کردن یا عشق هایی که بهم رسیدن به صلاح شون بوده مثلا؟ الان همه شون تو خوشبختی و رفاه ان؟ 

در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنم به دنبال ردی از خاطرات تو می‌گردم....شاید کم شود درد دلتنگی....شاید لبخند آید بر لب....شاید باورم شود روزی تو را داشتم در کنارم هر دم!!   همیشه به یادتم و منتظرت میمونم عشق قشنگم. میشه واسه برگشتش یه صلوات برام بفرستین؟ 😔💔

من حدودا پونزده سال پیش ،اوایل دوران عقدم‌دلم بد گرفت ،هوا هم بارونی بود ،زیر بارون دستامو‌ گرفتم با ...

من ترجیح میدم به چیزی که میخوام برسم تا اینکه یه عمر حسرت بخورم که اگر میشد.... 

در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنم به دنبال ردی از خاطرات تو می‌گردم....شاید کم شود درد دلتنگی....شاید لبخند آید بر لب....شاید باورم شود روزی تو را داشتم در کنارم هر دم!!   همیشه به یادتم و منتظرت میمونم عشق قشنگم. میشه واسه برگشتش یه صلوات برام بفرستین؟ 😔💔

خاله من برای رسیدن به عشقش هرکاری کرداول مادرپسره راضی نبودبعدکه راضی شد مادربزرگم بازمخالفت کردسه سال گریه وزاری والتماس تابهش رسیدالان بعد ده سال زندگی باهاش مثل چی پشیمونه شوهرش کریستالی شده بشدت اوضاش خراب شده خالم صبح تاشب گریه میکنه کاشکی اینقدربرای این التماس وگریه نمیکردم کاشکی هیچوقت بهش نمیرسیدم الان بایک بچه ازصبح تاشب سرکاره توخونه مادرشوهرش زندگی میکنه فقط بخاطربچش وشرایط مادربزرگم برنمیگرده ولی روزوشبش جهنمه شایداونطرف به صلاحت نباشه 

خاله من برای رسیدن به عشقش هرکاری کرداول مادرپسره راضی نبودبعدکه راضی شد مادربزرگم بازمخالفت کردسه س ...

من ترجیح میدم به عشقم برسم حتی اگر به قیمت بدبختی ام تموم شه تا اینکه یه عمر با حسرت و تنهایی و غم و غصه زندگی کنم یا هی تو دلم بگم اگر میشد اینجوری بود، اگر میشد فلان بود و... 

در کوچه پس‌کوچه‌های ذهنم به دنبال ردی از خاطرات تو می‌گردم....شاید کم شود درد دلتنگی....شاید لبخند آید بر لب....شاید باورم شود روزی تو را داشتم در کنارم هر دم!!   همیشه به یادتم و منتظرت میمونم عشق قشنگم. میشه واسه برگشتش یه صلوات برام بفرستین؟ 😔💔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز