چه با افتخار از علافی هاتون تاپیک می‌زنید خانم های خانه دار

بنظرم آدم باید ی هدف تو زندگی داشته‌ باشه وگرنه زندگی پوچه کلا س ساله متاهل شدم دوسال اول سرگرم خانه داری بودم خودمو با کار خفه نمیکردم اما غدا و آشپزی و کتاب همیشه بود 

الان یک سال ونیمه فکر کردم دوست دارم مفید باشد

اهل کسب و کار خانگی هم نیستم

رفتم دنبال درس و زبان جديد آشپزی هم کم وبیش

خودم خیلی دنبال‌ خرید و مد و آرایشگاه هستم اما از ی جایی ب بعد خسته کننده هست مغز و روح نياز داره ب مهارت ب علم ب پیشرفت 

اما درمورد دیر بيدار شدن مخالفم

من دیر بيدار میشم اما از اون طرف دیر میخوابم چون اکثرا شبا میتونم کتاب و درس بخونم خب طبیعتا دیر خوابیدن دیر بيدار شدن میاره اما صرفا تنبلی نیست

البته ب نظرم قضاوت نکنید بهتره و این سبک زندگی اون خانم ب من و شما آسیبی نمیزنه 

من ی دوره ای حالم بد بود خیلی مشکوک ب سرطان بودم نمونه برداري جراحي انتظار بعدش کاملا سر شدم یعنی ی جورایی شدم انگار همین کاربر 

تا ظهر میخوابیدم بعدش ناهار بیرون بعدشم پاساژ یا آرایشگاه حاضرم بگم خونه هیچ کاري نکردم 

انگار ی حالت سری و بی حسی بود یکم ک گذشت حالم بهتر شد تصميم گيري عاقلانه تر شد انگار اون دوره‌ مثل مرخصی و ریکاوری برام بود 

ولي اون دوره‌ ای ک هیچ کاری نکردم صرفا ب واسطه آرایش و لباس هرچیزی سعی می‌کردم دووم بیارم سرگرم باشم 

بنظرم لفظ زشت و قضاوت‌ نکنید 

اینکه آدما دو رو هستن درسته اما خب لایک کردن صرفآ تایید اون شخص نیست 

حس لاکچری بودن کجا عزیزم،عادته عزیزم عادت، خیلی میخام ترکش کنم ولی سخته، الان من از 1 تاحالا عزم خوابیدن کردم ولی خوابم نبرد از فکروخیال دیوونه شدم اومدم سمت گوشی،بچمم خونه مامانم نیس، اونم متاسفانه عادت منو گرفته دوتایی باهم خوابیم تاظهر وقتی ام که بیدار میشم بشدت عذاب وجدان دارم واسه این طرز زندگیم 🤕🤕چندین بار خواستم تغییر بدم ولی بعد مدتی دوباره همینجوری شد