😢
بقیه رو با خواهراشون میبینم حسادت میکنم
منم یه نعمتی به اسم خواهر داشتم اما لیاقت نداشتم
من حتی نمیتونم خاله بشم وقتی اطرافیان میبینم و از حس و حالشون بعد خاله شدن میگن
من خواهرم رو میخوام
این چه عدالتیه
به خدا خیلی ضجر کشیدم و میکشم
پس قضاوتم نکنید من برای کسی بدی نمیخوام یا نمیخوام حتی دشمنم این فراق و درد رو ببینه
اما
خدا برام جبران نکرد نبود خواهرم رو
مگه نمیگن خدا عادل هست پس کو
میدونم مرگ واسه همه هست اما تا چشم باز کردم غم و مصیبت دیدم
توی مهمونی تک و تنها با مادرم نشسته بودم دختر عمه هام و دخترخاله هام با خواهراشون و....
با خدا خیلی دردودل کردم چراااا من اخه
هیچ وقت به جوابی نرسیدم آخرش خودم به خودم دلداری دادم آنقدر گریه کردم تا خوابم برد