من خیلی چاق بودم اون موقعها واسه همین خیلی خجالت میکشیدم سبک لباسهایی که دخترای همسن و سالم میپوشیدن که کوتاه بود و بپوشم ولی واسه مراسم دختر عمم یه لباس سفید تا یکم بالای زانو و توپ توپی مشکی پوشیدم عمم اینا خیلی پولدار بودن ماشین عروس از این ماشین بدون سقفا بود و فک و فامیل شوهرش تهرونی و ادایی من چون خجالتی بودن هیچوقت نمیرقصیدم اونجام اومدن فک و فامیلا برونم وسط برقصم بعد اومدم یه حرکت بزنم چرخیدم انگار دامنم یکم رفت بالا عمم بدووو بدووو اومد سمتم همونجا وسط پیست رقص لباسم و کشید پایین گفت نرقص نچرخ دامنت میره بالا همه لباس زیرت و دیدن یعنی اونقدر خجالت کشیدم آب شدم رفتم تو زمین دیگه هم نرقصیدم بغضم گرفت عروسی و کوفتم کرد هنوزم نمیرقصم تو مجالس حالا واقعا هم نمیدونم اصلا لباسم اونقدر رفت بالا که زیرش معلوم بشه یا نه من حتی جوراب شلواری هم تنم بود
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
بعضی وقتا...کل زندگیت میشه خیالِ داشتن ی نفر😔 وتو اونقد توی این خیال غرق میشی ک یادت میره اون ی نفر اصلا مال تو نیس💔و این شخص همونیه ک تورو پس زد..... دردناک تر از این آیا داریم؟؟؟؟ حرفی...نظری...کپشنی https://daigo.ir/secret/2766070756